فال حافظ ۲۹ شهریور ماه ۱۴۰۳/ نبض مرا که میدهد هیچ ز زندگی نشان
دیوان اشعار حافظ، به ویژه به دلیل پیوندی که با قرآن کریم دارد، همیشه برای ایرانیان کتابی محترم و حتی مقدس بوده است. این تقدس و جنبۀ معنوی باعث شده که در سنت ما تفال زدن به دیوان این شاعر عارف امری مرسوم و موجه باشد.
اول صبح؛ خود حافظ نیز دلیل زیبایی بینظیر اشعارش را پیوند آنها با قرآن کریم میدانست: «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ، به قرآنی که اندر سینه داری». بیجهت نیست که مردم ایران نیز این شاعرِ حافظ قرآن را «زبان غیب» قلمداد کرده و گاهی برای کشف رازهای زندگی به دیوان اشعار او تفال زدهاند.
تفال امروز بیست و نهم شهریور ماه سال ۱۴۰۳ به دیوان لسانالغیب را در اینجا میخوانید:
فاتحهای چو آمدی بر سر خستهای بخوان
لب بگشا که میدهد لعل لبت به مرده جان
آن که به پرسش آمد و فاتحه خواند و میرود
گو نفسی که روح را میکنم از پیاش روان
ای که طبیب خستهای روی زبان من ببین
کاین دم و دود سینهام بار دل است بر زبان
گر چه تب استخوان من کرد ز مهر گرم و رفت
همچو تبم نمیرود آتش مهر از استخوان
حال دلم ز خال تو هست در آتشش وطن
چشمم از آن دو چشم تو خسته شدهست و ناتوان
بازنشان حرارتم ز آب دو دیده و ببین
نبض مرا که میدهد هیچ ز زندگی نشان
آن که مدام شیشهام از پی عیش داده است
شیشهام از چه میبرد پیش طبیب هر زمان
حافظ از آب زندگی شعر تو داد شربتم
ترک طبیب کن بیا نسخه شربتم بخوان
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ در بیت آخر میفرماید:
ای حافظ شعر تو آب زندگی و حیات به من نوشاند. پس پزشک را رها کن و بیا نسخه داروی شفا بخش من را که شعرست بخوان.
۲- حافظ شما را به عرفان و سیر و سلوک در راه حق دعوت میکند و از شما میخواهد که دنیا را چیزی جز عشق و دلدادگی به حق ندانید. پس خود را خسته و رنجور زرق و برق و چشم رو هم چشمی نسازید.
تعبیر غزل:
اگر از دستت کاری برای کسی بر میآید هرگز کوتاهی نکن تا خدا نیز تو را در کارهایت یاری نماید. بیماری تو بیماری جسم نیست، روحت آزرده شده است. بهترین تجویز برای تو این است که زندگی را آسان بگیری، غم و غصهها را کوچک ببینی و سعی کنی از شادیهای زندگی هرچند هم که اندک باشد لذت ببری تا از این حالت کسالت و خمودگی خارج شوی.