شعرهایی که در دیدار رهبری با شاعران خوانده شدند
بیش از ۴۰ نفر از شاعران کشور در دیدار رمضانی رهبر انقلاب با اهالی شعر و ادب حضور داشتند و ابیاتی را خواندند.
اول صبح؛ در شب ولادت باسعادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب فارسی با رهبر انقلاب دیدار کردند.
در این دیدار دهها تن از شاعران جوان و پیشکسوت سرودههای خود را در موضوعات مختلف دینی، اجتماعی و سیاسی قرائت کردند.
در زیر گزیده متن اشعار خواندهشده در این محفل را ملاحظه میکنید:
محمدعلی مجاهدی از جمله شاعرانی بود که در این مراسم شعرخوانی کرد.
بقیةالله؛
عید ما دلشدگان لحظه دیدار شماست
سال ما، ساعت تحویل خودش را دارد
هادی سعیدی کیاسری نیز ابیاتی را اینچنین خواند:
گفتند برو عمر سفر کوتاه است
چون میروم و نمیرسم جانکاه است
از او تا من فاصله یک گام است
از من تا او هزار فرسخ راه است
طیبه عباسی نیز ابیاتی را در محضر رهبر انقلاب خواند.
او پیش از خواندن این ابیات گفت: این شعر برای هیا، کودک فلسطینی است که قبل از شهادت وصیتنامهاش را نوشته بود،
متن این غزل بدین شرح است:
خوب میداند شهادت تازه آغاز حیات است
آخر نامه الیه راجعون را مینویسد
سالهای بعد پیروزی معلم روی تخته
نام او را در میان بهترینها مینویسد
علی انسانی دیگر شاعری بود که در دیدار شاعران با رهبر انقلاب شعرخوانی کرد.
بخشی از متن شعر او را که سرودهای تقدیم به کریم اهلبیت علیه السلام است، در زیر میخوانید:
نامت حسن ولیک به هر حسن احسنی
ناورده دست صنع ز تو شاهکارتر
زخم زبان ز دوست فزونتر ز دشمنان
آئینهای نبود ز تو بیغبارتر
مترسانیدمان از هایوهوی پوچ این امواج
که ما چون پیرهن در آوردیم جانها را
رجز لالایی ما بوده تا بوده چه باک از مرگ
که در گهواره میدیدیم خواب آسمانها را
زمین میخواست دلبستگان نام و نان باشیم
پریدیم و رها کردیم اما آشیانها را
ناصر فیض دیگر شاعری بود که در این مراسم شعرخوانی کرد:
سیاستی که ندارد دیانت آلودهست
مگر نه این که، همین بود تا جهان بودهست
همیشه راه رسیدن به حق سیاسی نیست
که گاه، چاره بهجز حمله حماسی نیست
کنون که قرعه به نام حماس افتادهست
به جان اهل سیاست هراس افتادهست
بیخواب پی همنفسی میگردد
بیتاب پی دادرسی میگردد
انگار که هر شب آسمان ماه به دست
تا صبح بهدنبال کسی میگردد
آرزوی وصل یار از هجر بیزارم نکرد
آتشم من، باد و آب و خاک گلزارم نکرد
آب حیوان نیز بر من هیچ تأثیری نداشت
خضر هم از خواب مرگآلود بیدارم نکرد
سرخوشم از لذت تکرار ذکر یا حبیب!
روح عیارم، اسیر دام اغیارم نکرد
در بخش دیگری از این مراسم احمد علوی شعرخوانی کرد.
او شعر خود را به دانشآموزان و شاگرد نهسالهاش که با سرطان دست و پنجه نرم میکند تقدیم کرد.
باید که در اوج تمام خستگیها مهربان باشم
تا سالها آموزگار "بچههای آسمان" باشم
پس میروم شاید گروه خونیام با او یکی باشد
باید خودم آمادهی پیوند مغز استخوان باشم
سعید سلیمانپور شعری طنز در این جلسه خواند.
ای نوزدهساله قرة العین
ای گنده شده بهطرفةالعین
ای صورت و سیرت تو مطلوب
به به به به به به به این ژن خوب
این دشت و دمن چو تنگت آمد
عزمی بهسوی فرنگت آمد
اکنون سبز است جایت آری
چون کارت اقامتی که داری
دل سوخت از این مشقت تو
ای من بهفدای غربت تو
ندا نوروزی شعر خود را اینچنین خواند:
با غم روزگار سر میکرد
پدرم مثل کوه محکم بود
زندگی را برای ما میخواست
سهمش از روزگار خوش کم بود
علی سلیمیان دیگر شاعری بود که در این دیدار شعرخوانی کرد:
اگر مکر خدا مکر است خواهی دید ای شیطان!
یهودا میشود مصلوب و عیسی زنده میماند
فرو میپاشد آری هیبت پوشالی صهیون
کماکان غیرت طوفان الاقصی زنده میماند
شهادت را نمیفهمند کورند و نمیبینند
فلسطین دم به دم میمیرد اما زنده میماند
به قعر گور خواهد برد ابلیس آرزویش را
بر اوج قلهها «انا فتحنا» زنده میماند