فال حافظ ۲۰ شهریور ماه ۱۴۰۳/ حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست
دیوان اشعار حافظ، به ویژه به دلیل پیوندی که با قرآن کریم دارد، همیشه برای ایرانیان کتابی محترم و حتی مقدس بوده است. این تقدس و جنبۀ معنوی باعث شده که در سنت ما تفال زدن به دیوان این شاعر عارف امری مرسوم و موجه باشد.
اول صبح؛ خود حافظ نیز دلیل زیبایی بینظیر اشعارش را پیوند آنها با قرآن کریم میدانست: «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ، به قرآنی که اندر سینه داری». بیجهت نیست که مردم ایران نیز این شاعرِ حافظ قرآن را «زبان غیب» قلمداد کرده و گاهی برای کشف رازهای زندگی به دیوان اشعار او تفال زدهاند.
تفال امروز بیستم شهریور ماه سال ۱۴۰۳ به دیوان لسانالغیب را در اینجا میخوانید:
چو آفتاب میاز مشرق پیاله برآید
ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید
نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل
چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست
که شمهای ز بیانش به صد رساله برآید
ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
که بیملالت صد غصه یک نواله برآید
به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود
خیال باشد کاین کار بیحواله برآید
گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
بلا بگردد و کام هزارساله برآید
نسیم زلف تو، چون بگذرد به تربت حافظ
ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید
تفسیر عرفانی:
چون آفتاب شرق از مطلع ساغر دمیده شود، از چهرهی ساقی هزاران لاله خواهد رویید. مقصود او از این شعر این است که عاشقان فقط با سعی و کوشش خود نمیتوانند به منزلگاه حقیقی معشوق برسد و به لقای او دست یابند، بلکه باید از سوی دوست نیز حمایت گردند تا بلا و رنج از وجودشان ریشه کن شود و به خوشبختی دست یابند.
تعبیر غزل:
اگر میخواهی به مقصود خود برسی، باید پاک و صادق باشی، به خداوند توکل کنی و از او کمک بخواهی. به زودی به وصال خواهی رسید، البته نباید کاری انجام دهی که این فرصت از تو گرفته شود. اگر همت بلند نداشته باشی، فرصتها را از دست میدهی.