چرا انگشتان پا ناخن دارند؟!
ناخنهای پا، مثل هر عضو دیگری در فیزیولوژی انسانی، محصول تکامل هستند. بیشتر تئوریها درباره ظهور ناخن روی پنجه پا را به سبک زندگی خاص نخستیسانان مرتبط میدانند.
اول صبح؛ درک ارزش ناخنها از دید انسان سخت نیست: ما با ناخنهای انگشتان دستمان کارهای زیادی انجام میدهیم؛ از باز کردن در قوطی نوشابه گرفته تا برداشتن یک سکه و خاراندن خودمان؛ اما ناخنهای پا که اکثراً به چشم نمیآیند و تنها موقع کوتاه کردنشان، به یادشان میافتیم، کمتر موردتوجه قرار میگیرند؛ اما حالا کارشناسان به بررسی این موضوع پرداختهاند که چرا انگشتان پاهای ما ناخن دارند؟
ناخنهای پا، مثل هر عضو دیگری در فیزیولوژی انسانی، محصول تکامل هستند. بیشتر تئوریها درباره ظهور ناخن روی پنجه پا را به سبک زندگی خاص نخستیسانان مرتبط میدانند.
برخلاف جانوران پنجهدار که با استفاده از پنجههایشان از همهجا بالا میروند، نخستیسانان برای آنکه بتوانند پاها و دستانشان را بگیرند، از انگشتان پا و شست مخالف استفاده میکنند. برعکس، حیوانات پنجهدار با چنگ زدن به تنه و شاخهها یا قلاب زدن به آنها کارشان را پیش میبرند.
متیو بورتز، دیرینهشناس نخستیسانان و متصدی فسیلها در مرکز لمور دانشگاه دوک در این رابطه توضیح داد که جانوران پنجهدار با استفاده از پنجههایشان از سطوح بالا میروند ولی اما پستانداران نخستیسان، با یک پنجه کامل، راحتتر میتوانند اندامهایی با بافت، شکل و اندازههای مختلف را بگیرند.
این احتمال وجود دارد که به خاطر آنکه پنجهها توانایی ما برای گرفتن ایمن را مختل میکردند، از آناتومی پستانداران ناپدیدشده باشند؛ (تصور کنید هر بار که میخواهید یک شیء باریک را بگیرید، مجبور باشید تا با پنجهای تیز و بلند این کار را انجام دهید.)
استفانی مایولینو، استادیار علوم تشریحی دانشگاه استونی بروک دراینباره یادآور شده که این بهطورکلی درست نیست و بسیاری از حیوانات پنجهدار درختزی میتوانند با پنجههایشان اشیای تیز و بلند را هم بگیرند و به این نتیجه رسیده که احتمالاً عوامل دیگری نیز در این میان نقش داشتهاند.
پنجههای پستانداران ممکن است درگذر زمان به ناخنهای صاف تبدیلشده باشند؛ چراکه این تغییر جنبه مثبتی داشته است: ناخنهای صاف پاهای ما، باعث میشوند تا انگشتان و نوک انگشتان پهنتری داشته باشیم و درعینحال سطحی ضد فشار برای بالشتکهای نرم پا فراهم میکنند.
بورتز توضیح میدهد که وقتی به پاهایمان فشار وارد میکنیم، وجود ناخنهای پا کمک میکند تا انتهای انگشتان ما بازتر شوند و سطح تماس، اصطکاک و درنتیجه چسبندگی را افزایش میدهند: «اگرچه انسانها با دوپا شدن، اغلب قابلیتهای انعطافپذیری پاهایشان را ازدستدادهاند، اما انگشتان پاهای مخالف زودتر از شستهای مخالف در فسیلها ظاهر میشوند.
اجداد ما بیشتر با پاهایشان اجسام را میگرفتند تا با دستان؛ درنتیجه ناخنهای پا نقش مهمی را در گرفتن اشیا توسط نخستیسانان ایفا میکردند. تا به امروز، همه نخستیسانان معاصر هنوز قابلیت گرفتن اجسام با پاهایشان را حفظ کردهاند.»
تئوری دیگر به اهمیت ابتدایی در شکلدهی تکامل نخستیسانان و درنهایت ناخنهای ما اشاره دارد. داگ بویر، دانشیار انسانشناسی تکاملی دانشگاه دوک دراینباره گفت: «یک فرضیه این است که گرفتن اجسام و متعاقباً پدیدار شدن ناخنهای پا، بهطور خاص برای کمک به پیشینیان ما در یافتن میوهها و دانهها در انتهای شاخههای درخت بوده است.»
او به این نکته اشاره میکند که پیمایش شاخههای نازک و جمعآوری میوههای رسیده با ناخن روی پنجهها آسانتر است: «اگر احتمال بقای شما به جستجوی غذا در انتهای شاخهها بستگی داشته باشد، شاید فشاری انتخابی برای خلاص شدن از پنجهها وجود داشته.» هرچند که طبق گفته او تا امروز مطالعات بیوفیزیکی بهوضوح این فرضیه را اثبات نکرده است.
انگشتان و پاهای بدون پنجه، کار ما در گرفتن دقیقتر اجسام را سادهتر کرده است. مثلاً برداشتن یک حشره از روی برگ، با انگشتانی نرم و ناخن دار، آسانتر خواهد بود.
بویر ادامه داد: «شاید پنجهها مانع از تلاش ما برای دسترسی آسان و برداشت اجسام کوچک میشد.» او یادآوری کرد که یک فرضیه این است که تغذیه از حشرات شبانه وابسته به بینایی بر تکامل پستانداران و درنتیجه از دست رفتن پنجههایشان تأثیرگذار بوده است.
حساسیت و اجتماعی بودن
بسیاری از نخستیسانان از این زائدههای ناخنی برای آراستن استفاده میکنند. بورتز گفته: «اگر ما بهعنوان انسانهای مدرن پنجه داشتیم ولی بقیه چیزها یکسان بود، آیا بازهم یکدیگر را میآراستیم؟ شاید. ولی گفتنش سخت است.»
بویر معتقد است که شاید مراقبتهای نظافتی/ اجتماعی تا حدودی به دلیل ناخنها پدید آمده باشند: «زمانی که ناخنها تکامل یافتند، فشار انتخابی بیشتری برای مراقبت و نظافت از طریق لمس فیزیکی ایجاد شد. چرا که تا قبل از آن، امکان کمتری برای انجام این کار وجود داشت.
در برخی از گونههای پستانداران نخستیسان، پنجه نظافت روی تعدادی از انگشتان پا دوباره تکاملیافتهاند. بویر میگوید که اکثر نخستیسانان با پنجههای نظافتی/ اجتماعی، ازنظر اجتماعی کمتر پیچیده و منفرد هستند و شواهدی زیادی در این راستا وجود دارد.»
بورتز هم دراینباره گفت: «اکثر پستانداران اجتماعی، با لیسیدن خود را میآرایند، اما نخستیسانان در بین مهرهداران چهارپا منحصربهفرد هستند؛ چرا که ما برای کارهایی که بسیاری از گونههای دیگر برای انجام دادنشان، از صورت خود استفاده میکنند به دستها و پاهایمان تکیه میکنیم.»
مایولینو معتقد است که ناخنها ممکن است تا حدی بهعنوان جنبهای از این سیستم حسی دور از مرکز بدن تکاملیافته باشند. طبق توضیح او، انسانها گیرندههایی مکانیکی در نوک انگشتانشان دارند که به شکلی فشرده در کنار ناخنها قرارگرفتهاند و به انسان کمک میکنند تا جهتها و موقعیتهای نحوه لمس را تعیین کنند.
به گفته مایولینو، این موضوع همچنان ناشناخته است ولی این احتمال وجود دارد که همان سیستم موجود در دستوپاهای دیگر پستانداران، در انسان نیز وجود داشته باشد. او در ادامه یادآوری کرد که در حال حاضر، ناخنهای پای انسان ممکن است به تعادل، توزیع مجدد نیرو و حس جهت از طریق پاهایمان کمک کنند.
طبق توضیح گریس تورس، متخصص پا و جراح مستقر در فلوریدا، ناخنها از همان نوع سلولهای مشابه پوست ساختهشدهاند و هدف محافظتی مشخصی دارند.
خیلی از بیماران از او در مورد کاربردها و هدف وجودی ناخنهای پا سؤال میکنند و باوجودی که او هیچ پاسخ مشخصی برای آنها ندارد، اما بر این باور است که ناخنهای پا، به محافظت در برابر بریدگی، عفونت و سایر آسیبهای وارده به انگشتان پا کمک میکنند.
تورس در ادامه به این نکته اشاره کرد که ساختارهای عروقی و عصبی زیادی در انگشتان پا وجود دارد که به شکل بالقوه شکننده هستند و درعینحال، ارزیابی ناخنهای پا میتواند سرنخهایی درباره سلامت کل بدن ارائه دهد. مثلاً ویژگیهای رنگ، بافت و شکل ناخنها میتواند به مشکلات مزمن سلامتی ازجمله بیماریهای تنفسی، تیروئید و کبد اشاره کند.
البته این امکان نیز وجود دارد که در این نقطه از سیر تکاملی انسان، ناخنهای پا چیزی فراتر از یادگاری از گذشته ما انسانها باشد.
تریسی تامسون، دیرینهشناس دانشگاه کالیفرنیا میگوید: «فرض کردن عملکرد درجایی که ممکن است کارکردی وجود نداشته باشد، اشتباه است. ساختارهای زیادی وجود دارند که ممکن است عملکردی نداشته باشند یا در طول زمان تکامل عملکرد خود را ازدستداده باشند.»
بورتز هم در این رابطه توضیح داد: «همهچیز درباره بدن انسان در حال تکامل و پیشرفت است؛ چراکه روش حرکت ما بسیار جدید و چیزی است که قبلاً آزمایش نشده است.
ما بهعنوان دوپاهای بدون دم و با سری بزرگ، حتی برای خودمان هم مثل غریبهها هستیم. پس خواهیم دید که چه خواهد شد؛ شاید در درازمدت ناخنهای پای خود را هم از دست بدهیم.»