فال حافظ ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۳/ بجز ساغر که باشد دستگیرم
دیوان اشعار حافظ، به ویژه به دلیل پیوندی که با قرآن کریم دارد، همیشه برای ایرانیان کتابی محترم و حتی مقدس بوده است. این تقدس و جنبۀ معنوی باعث شده که در سنت ما تفال زدن به دیوان این شاعر عارف امری مرسوم و موجه باشد.
اول صبح؛ خود حافظ نیز دلیل زیبایی بینظیر اشعارش را پیوند آنها با قرآن کریم میدانست: «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ، به قرآنی که اندر سینه داری». بیجهت نیست که مردم ایران نیز این شاعرِ حافظ قرآن را «زبان غیب» قلمداد کرده و گاهی برای کشف رازهای زندگی به دیوان اشعار او تفال زدهاند.
تفال امروز چهاردهم آذر ماه سال ۱۴۰۳ به دیوان لسانالغیب را در اینجا میخوانید:
به تیغمگر کشد دستش نگیرم
وگر تیرم زند منت پذیرم
کمان ابرویت را گو بزن تیر
که پیش دست و بازویت بمیرم
غم گیتیگر از پایم درآرد
بجز ساغر که باشد دستگیرم
برآیای آفتاب صبح امید
که در دست شب هجران اسیرم
به فریادم رسای پیر خرابات
به یک جرعه جوانم کن که پیرم
به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
که من از پای تو سر بر نگیرم
بسوز این خرقه تقوا تو حافظ
کهگر آتش شوم در وی نگیرم
تفسیر عرفانی:
۱- این نیت، افکار شما را سخت به خود مشغول کرده است بطوری که خواب و راحتی ندارید. حوصله شما به کوچکترین کاری سر میرود در حالی که باید بدانید جهان پر از مشکلات است و همه کارها هم نمیتواند بر وفق مراد شما باشد. بلکه باید با دوراندیشی و حوصله منتظر انجام آن باشید.
۲- دلی به دریا بزنید و با بهره گیری از شهامت و جسارت اقدام کنید. اگر تردید و وسواس نداشته باشید، حتماً موفق میشوید.
تعبیر غزل:
مدتهاست در غم و اندوه اسیری و خود را به دست تقدیر سپردهای و اعتراضی نمیکنی. تنها دلخوشیت در زندگی کسی است که به او علاقمندی. انتظار یک تغییر مثبت را در زندگی داری. امید خود را از دست مده و به راهنمایی بزرگان توجه کن و از تجربههای آنها استفاده نما که آفتاب صبح پیروزی در حال طلوع است.