یادگیری زبانهای خارجی چه تاثیری روی مغز میگذارد؟
فعالیت مغزی این افراد در حالی که به نسخههای صوتی از متنهایی به هشت زبان مختلف گوش میدادند، مورد بررسی قرار گرفت. این زبانها شامل: زبان مادری، سه زبانی که در آن تخصص بالایی داشتند، زبانی با تخصص متوسط، زبانی با تخصص کم و در نهایت چهار زبانی بود که هیچ شناختی از آنها نداشتند.
اول صبح؛ در حالی که اکثر مردم فقط به یک یا نهایتا دو زبان صحبت میکنند، برخی افراد در زبانهای زیادی مهارت دارند. این افراد را «پلیگلات» مینامند. آنها به ما کمک میکنند تا بفهمیم مغز چطور با زبان، که مهمترین روش ارتباطی انسانهاست، برخورد میکند.
در یک مطالعهی جدید، فعالیت مغزی گروهی از پلیگلاتها که بین ۵ تا ۵۴ زبان بلد بودند، با استفاده از دستگاه تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) بررسی شد. در این آزمایش برای آنها نسخههای صوتی از متونی به زبانهای مختلف پخش شد تا آنها با شنیدن این نوارها مغزشان را درگیر کنند.
فعالیت نواحی قشر مغز که مسئول پردازش زبان هستند، در زمان گوش دادن به زبانهایی که این افراد در آنها مهارت بیشتری داشتند، نسبت به زبانهایی با مهارت کمتر یا بدون مهارت، افزایش پیدا کرد. البته یک استثنای جالب وجود داشت.
دکتر اِولینا فدورنکو، عصبشناس مؤسسهی تحقیقات مغزی مکگاورن در مؤسسهی فناوری ماساچوست و نویسندهی ارشد این پژوهش که در مجلهی «قشر مغز» منتشر شده است، میگوید: «ما فکر میکنیم دلیل این موضوع این است که وقتی زبانی را که به خوبی میدانید پردازش میکنید، میتوانید از کل مجموعهی عملیات زبانی (عملیاتی که سیستم زبان در مغزتان از آنها پشتیبانی میکند) استفاده کنید.»
او ادامه میدهد: «میتوانید به تمام معانی کلمات از حافظهتان دسترسی پیدا کنید، میتوانید با کلمات جداگانه، عبارات و جملات بسازید و به معانی پیچیدهی سطح جمله برسید.»
اما یک استثنا توجه محققان را جلب کرد. در بسیاری از شرکتکنندگان، گوش دادن به زبان مادریشان باعث واکنش مغزی کمتری نسبت به شنیدن زبانهای دیگری که بلد بودند (به طور متوسط حدود ۲۵٪ کاهش) میشد. و در برخی پلیگلاتها، گوش دادن به زبان مادری فقط بخشی از شبکهی زبان مغز را فعال میکرد، نه کل آن.
اولسیا جوراولف کارلتون عصبشناس دیگری که در این پژوهش شرکت کرده در این خصوص میگوید: «افرادی که به زبانهای زیادی مسلط هستند (پلیگلاتها) در پردازش زبان مادری خود به صرفهجویی در فعالیت مغزی دست پیدا میکنند. به عبارت دیگر، شبکهی زبان در مغز آنها برای درک زبان مادری نسبت به زبانهای دیگر، به اندازهی زیادی فعال نمیشود.»
تحقیقات اخیر نشان میدهد که زبان مادری افراد، حداقل در مورد افرادی که به زبانهای زیادی مسلط هستند (پلیگلاتها)، جایگاه ویژهای در مغز دارد. همانطور که دکتر فدورنکو، از محققان این مطالعه میگوید، شبکهی زبان در مغز شامل بخشهایی در لوبهای پیشانی و گیجگاهی است و به ما در درک و تولید انواع زبان (گفتاری، نوشتاری، اشاره و غیره) کمک میکند. همچنین به ما اجازه میدهد تا افکار خود را به رشتهی کلمات درآوریم و منظور دیگران را از صحبتهایشان بفهمیم.
دکتر سمیرا ملک مورالدا، نویسندهی همکار این مطالعه و دانشجوی دکتری در رشتهی علوم و فناوری زیستشناسی گفتار و شنوایی در دانشگاههای هاروارد و MIT، میگوید یافتههای این تحقیق نشان میدهد که میزان استخراج معنا، پاسخ مغز به زبان را کنترل میکند. او توضیح میدهد: «هر چه بتوانید معنای بیشتری از زبانی که میشنوید استخراج کنید، واکنش نواحی مرتبط با زبان در مغزتان بیشتر خواهد بود، به جز در مورد زبان مادری. دلیل این است که فرد در استخراج معنا از زبان مادری خود کارآمدتر است و نیازی به فعالسازی شدید این نواحی ندارد.»
در این مطالعه بر روی ۳۴ نفر (۲۰ مرد و ۱۴ زن) با رده سنی ۱۹ تا ۷۱ سال آزمایش شد. ۲۱ نفر از آنها انگلیسیزبان بودند و بقیه به زبانهای فرانسه، روسی، اسپانیایی، هلندی، آلمانی، مجارستانی و چینی ماندارین صحبت میکردند.
فعالیت مغزی این افراد در حالی که به نسخههای صوتی از متنهایی به هشت زبان مختلف گوش میدادند، مورد بررسی قرار گرفت. این زبانها شامل: زبان مادری، سه زبانی که در آن تخصص بالایی داشتند، زبانی با تخصص متوسط، زبانی با تخصص کم و در نهایت چهار زبانی بود که هیچ شناختی از آنها نداشتند. نیمی از شرکتکنندگان داستانهای کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» اثر لوئیس کارول را شنیدند و نیمی دیگر داستانهایی از کتاب مقدس را.
کاهش فعالیت مغزی در حین شنیدن زبان مادری در شرکتکنندگانی که داستانهای کتاب مقدس را میشنیدند، بیشتر مشهود بود. دلیل این امر، طبق گفتهی فدورنکو، سادگی زبانی بیشتر داستانهای کتاب مقدس نسبت به نوشتههای کارول است.
فدورنکو در پایان میگوید: «تحقیقات زیادی در علم زبانشناسی بر روی افراد با مشکلات زبانی (مادرزادی یا اکتسابی) متمرکز شده است. اما با بررسی افرادی که در یک کارکرد خاص «متخصص» هستند، میتوانیم چیزهای زیادی در مورد زیرساختهای شناختی و عصبی آن کارکرد یاد بگیریم. پلیگلاتها نوعی از «متخصصین» زبان هستند. »