این فیلم یک شاهکار در ژانر «زامبی» است

اول صبح؛ فیلم «یک برش از مردگان» (One Cut of the Dead) که در سال ۲۰۱۷ ساخته شد، از جهات مختلفی یک اثر غافلگیرکننده بود؛ هم از جهت فروش و موفقیت غیرمنتظره‌اش و هم از جهت داستان و شیوۀ روایت خود فیلم.

«یک برش از مردگان» با یک گروه از بازیگران آماتور ساخته شد و کل بودجۀ آن تنها ۲۵ هزار دلار بود؛ اما فروش نهایی این فیلم در ژاپن به ۲۷ میلیون دلار و در سطح جهانی به ۳۰ میلیون دلار رسید؛ این یک رکورد تاریخی بود که فیلمی توانسته باشد بیش از هزار برابر بودجه‌اش را در گیشه به دست بیاورد.

امتیاز این فیلم در سایت IMDb در حال حاضر ۷.۶ است و در سایت راتن‌تومیتوز نیز امتیاز ۱۰۰ درصد را از ۹۷ نقد گرفته است. این سایت به طور کلی فیلم را «اثری به یک اندازه خونین و هوشمندانه» توصیف کرده که «ژانر رو به احتضار زامبی را دوباره احیا کرده است».

فیلم دارای سه پرده یا بخش جداگانه است؛ بخش اول فیلم دربارۀ گروهی از بازیگران آماتور است که برای ساخت یک فیلم زامبی با بودجۀ پایین به یک ساختمان تصفیه‌خانۀ آب رفته‌اند؛ ساختمانی که بعضی‌ها می‌گویند قبلا در زمان جنگ جهانی دوم از آن برای انجام آزمایشات هولناک بر روی انسان‌ها استفاده می‌شده.

اوضاع فیلمبرداری خوب پیش نمی‌رود و کارگردان احساس می‌کند بازیگران نمی‌توانند بازی باورپذیری ارائه بدهند به همین خاطر با ترسیم یک ستارۀ خونین پنج پر بر روی سقف، سعی می‌کند موجودی اهریمنی را احضار کند تا بازیگران واقعا بترسند! همین اتفاق هم می‌افتد و ادامۀ ماجرا یک آشوب خونین و در عین حال طنزآمیز است که روده و مغز را به لنز دوربین می‌پاشد. ظاهرا فیلم همین جا تمام می‌شود و فهرست اسامی دست‌اندرکاران بالا می‌آید.

اما پردۀ بعدی آغاز می‌شود و این بار ما را به یک ماه قبل از ساخت فیلم می‌برد و وارد زندگی شخصی سازندگان آن می‌کند؛ در این قسمت ما متوجه می‌شویم که ماجرای زامبی شدن بخشی از فیلم بوده و دلایل و شرایط ساخت فیلم را هم می‌فهمیم.

پردۀ سوم فیلم دوباره ما را به صحنۀ فیلمبرداری برمی‌گرداند، اما این بار ماجراها را نه از قاب دوربین فیلمساز بلکه از پشت صحنه به ما نشان می‌دهد؛ اینجاست که ما تازه می‌فهمیم که شرایط واقعی زمان فیلمبرداری چه بوده و اتفاقات مختلف چگونه رخ داده‌اند.

فیلم «یک برش از مردگان» یک گنجینۀ ارزشمند از خلاقیت‌هایی غیرمنتظره و پی در پی است که این اثر کم‌بودجه را به فیلمی هیجان‌انگیز، خنده‌دار، تامل‌برانگیز و لایه لایه تبدیل کرده‌اند؛ این فیلم دربارۀ زامبی‌هاست، ولی در عین حال دربارۀ انسان‌ها، روابط خانوادگی، شکست‌ها و امیدها نیز هست؛ و شاید جالب‌تر از همه اینکه این فیلم دربارۀ خودش هم هست.

کلمات ستایش‌آمیز منتقدان دربارۀ این فیلم فراوان هستند، اما شاید همۀ آن‌ها را بتوان در عبارتی از منتقدی به نام پل کانیسکی خلاصه کرد که این فیلم را «یکی از هوشمندانه‌ترین، مفرح‌ترین و شیرین‌ترین فیلم‌های زامبی که تا کنون دیده‌اید» وصف کرده است.