سریال کرهای «دوندۀ دوستداشتنی» را ببینیم یا نه؟
تا امروز ده قسمت از سریال «دونده دوست داشتنی» پخش شده و در همین چند هفته این سریال توانسته علاوه بر جذب مخاطبان کرهای، در کشورهایی مثل اندونزی و مالزی و سنگاپور به پربینندهترین سریال ماه تبدیل شود. در واقع میشود گفت بعد از «ملکۀ اشکها» این بهترین سریال کرهای این روزهاست.
اول صبح؛ اگر به درامهای عاشقانه و فانتزی کرهای که جاذبههای رابطۀ عاشقانه را با تخیلاتی مثل سفر در زمان پیوند میزنند علاقه داشته باشید، قطعا این سریال را هم دوست خواهید داشت.
تصور کنید یک طرفدار پر و پا قرص موسیقی کِیپاپ هستید؛ از آن طرفدارهایی که همۀ زندگیشان در دنبال کردن ستارۀ محبوبشان خلاصه میشود؛ سپس تصور کنید که این ستاره به طور ناگهانی و در یک حادثۀ تراژیک از دنیا برود. این واقعیت دردناکی است که «ایم سول» (با بازی کیم هه یون) در «دوندۀ دوستداشتنی» با آن روبرو میشود.
سول که پس از مرگ نابهنگام ستاره کی پاپ «ریو سان جه» (با بازی بایون وو سوک) غمگین و افسرده شده است، در یک چرخش عجیب و غریب خود را در یک سفر خارقالعاده در زمان مییابد. او چند سال به عقب برمیگردد و به دوران دبیرستان سان جه منتقل میشود؛ حالا او میتواند سرنوشت دیگری را برای خودش و ستارۀ محبوبش رقم بزند.
شاید این داستان تا حد زیادی شبیه تعدادی دیگر از عاشقانههای فانتزی کرهای به نظر برسد اما با این حال، این یک کمدی رمانتیک معمولی سفر در زمان نیست. سول درست وسط دوران نوجوانی سان جه فرود میآید، یعنی زمانی قبل از اینکه شهرت و فشارهای زندگی به عنوان یک ستاره او را در بر بگیرند. همین جاست که عمق و تفاوت سریال «دندۀ دوستداشتنی» آشکار میشود.
این سریال در کنار همۀ جنبههای رمانتیک و حتی طنزآمیزش، تا حدی عمیق میشود و به کاوش در جنبۀ تاریک شهرت میپردازد؛ به اینکه چگونه موفقیت و شهرت میتواند زندگی افراد را در معرض نگاه بیامان مردم قرار دهد و به این ترتیب فشار و مسئولیتی دائمی را متوجه آنها کند.
در مجموع میشود گفت به چند دلیل «دوندۀ دوستداشتنی» سریالی است که تماشا کردنش خالی از فایده نیست:
نگاهی بیپرده به جنبه تاریک کِیپاپ: این سریال توهمات معمول دربارۀ دنیای بینقص و درخشان کیپاپ را در هم میشکند. ما برنامههای تمرینی بیرحمانهای را میبینیم که آیدلها و چهرههای مشهور کیپاپ را به جایی فراتر از مرزهای تحمل و توان فیزیکی و روحیشان میکشانند. شاهد انتظارات خفهکنندهای هستیم که همه از ستارگان جوان دارند؛ فشاری دائمی برای حفظ یک تصویر بیعیب و نقص که تاثیری ویرانگر بر سلامت روان آنها میگذارد. این سریال به هیچ وجه از به تصویر کشیدن جنبه تاریک صنعت سرگرمی دریغ نمیکند.
یک سفر پرفراز و نشیب احساسی: برای تماشای «دونده دوست داشتنی» بعضی وقتها به یک جعبه کامل دستمال کاغذی برای پاک کردن اشک نیاز دارید! این سریال شما را به سفری پرفراز و نشیب میبرد، جایی که لحظات دلچسب شکوفایی عاشقانه با چرخشهای غیرمنتظره و نفسگیر داستانی تلاقی میکنند. این یکی از ویژگیهای مشترک در بین بهترین سریالهای کرهای است که شما را با روایتهای جذاب خود و تواناییشان در برانگیختن طیف وسیعی از احساسات مجذوب میکنند.
داستانی از امید و رشد: حتی اگر شما طرفدار کیپاپ نباشید، «دونده دوست داشتنی» چیزهای عمیقتر و کلیتری هم دارد. همه ما پشیمانیهایی داریم و آرزو میکنیم میتوانستیم چیزی را در گذشته خود تغییر دهیم. سفر سول سفری به سوی فرصتهای دوم و قدرتی است که ما برای شکل دادن به سرنوشت خود در اختیار داریم. درست است که سفر در زمان یک اتفاق خیالی است اما در واقع این داستان به ما یادآوری میکند که همیشه فرصت تغییر و بازنویسی سرنوشت را داریم.
بنابراین، اگر به دنبال یک عاشقانه دلچسب با چاشنی فانتزی یا شاید حتی یک درام نسبتا عمیق و قابل تامل هستید که به مسائل واقعی زندگی میپردازد، این سریال را امتحان کنید!