8 انیمیشن و 8 درس زندگی!
درون و بیرون داستان یک دختر جوان به نام رایلی است که در حال حاضر در زندگی خود با مشکلاتی شدید مواجه است. در درون ذهن رایلی، احساسات به صورت شخصیتهای واقعی نمایش داده میشوند، مانند شادی، غم، عصبانیت، ترس و انزجار.
اول صبح؛ فیلمهای دیزنی همواره منبع خوبی از درسهای زندگی بودهاند؛ با ترکیب داستانهای شگفتانگیز، شخصیتهای رنگارنگ و به یاد ماندنی و مفاهیم عمیق که به صورت قابل فهمی برای کودکان قابل ارائه است. با این حال، برخی از درسهای زندگی موجود در چندین انیمیشن دیزنی نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگسالان نیز قابل استفاده هستند.
این فیلمهای دیزنی نه تنها در فروش بسیار موفق بودهاند، بلکه با یادگیری درسهای زندگی بینظیر خود، به عنوان اثاری کلاسیک در ذهن مخاطبان ثبت شدهاند. اگر در یک نقطهای از زندگی خود کمی گمراه و سردرگم شدهاید، به همان اندازه که همه در برخی لحظات زندگی خود این اتفاق را تجربه میکنند، برخی از این فیلمهای دیزنی را تماشا کنید تا به شما در بازگشت به حالت اولیه و بازتاب تمرکز و پیدا کردن مسیر کمک کنند.
۸- گیسو کمند (Tangled) – از تجربه کردن چیزهای جدید نترسید
بسیاری از جوانان، بدون توجه به نسل خود، قادر خواهند بود با راپونزل ارتباط برقرار کنند؛ نه به خاطر اینکه از بچگی ربوده و در برجی زندانی شدهاند، بلکه به خاطر اینکه چقدر ترسناک است که از منطقه امن خود خارج شوید.
این چیزی است که هرگز آسان نخواهد بود، اما گاهی اوقات باقی ماندن در این منطقه امن میتواند قدرت و فرصتهای شما را محدود کند.
راپونزل این درس را یاد میگیرد که در نهایت حقیقت را کشف کند و حتی احساسات زیادی که به او در رشد به عنوان یک فرد کمک میکنند را تجربه کند. شجاعت برای امتحان کردن چیزی جدید، بخشی ضروری از بزرگ شدن است.
۷- شیر شاه (The Lion King) – نگران نباشید
یکی از بهترین فیلمهای انیمیشن دیزنی از دهه ۱۹۹۰، شیر شاه است که با قهرمانان، نقشهای منفی، آهنگها و داستانش بسیار ماندگار است. در حالی که موضوع فیلم به طور کلی بر قبول مسئولیتهای خود تمرکز دارد، یکی از درسهای کاربردی در دنیای واقعی با عبارت «هاکونا ماتاتا» ارائه میشود که به طور تقریبی به «نگران نباشید» ترجمه میشود.
اگرچه با نگرانیهای شخصی باید مواجه شوید، اما نباید ذهن شما را ۲۴ساعته درگیر کنند. به چیزهای کوچک زیاد فکر نکنید، همانطور که میگویند: هرگز نگذارید ناراحتیهای کوچک فکرهای شما را فراگیر کنند، زیرا این نیز به زودی گذر خواهد کرد.
۶- دیو و دلبر (Beauty And The Beast) – کتاب را بر اساس جلدش قضاوت نکنید
این داستان کلاسیک، درسهای زندگی خوبی را در خود جای داده است و آن این است که نباید به سرعت کسی را قضاوت کنید. این درس زندگی به ویژه در این روزها با سطح تأثیری که رسانههای اجتماعی میتوانند داشته باشند، بیشتر به چشم میخورد.
به خاطر داشته باشید که یک فیلم ۱۰ ثانیهای به طور معمول داستان کامل را نمیگوید. افراد امروزی به سرعت نتیجهگیری میکنند بدون اینکه تمام حقایق را جمعآوری کنند.
با این حال، درس زندگی به بل نیز برمیگردد زیرا مردم روستا او را عجیب و غریب میدانند به دلیل اینکه او از روشهای اجتماعی پیروی نمیکند و از آنچه در آن لحظه «محبوب» تلقی میشود، خوشش نمیآید. بچهها و نوجوانان بدون شک با این موضوع در ارتباط خواهند بود. اگر علاقه واقعی شما به چیز دیگری است، این مشکلی ندارد که با جریان زندگی همراه شوید.
۵- بالا (Up) – هرگز برای تجربه کردن دیر نیست
«بالا» فیلمی از پیکسار است که در سال ۲۰۰۹ ساخته شده و به عنوان یکی از برترین آثار آنها از نظر تأثیر عاطفی شناخته میشود. همچنین برای ارائه یکی از بهترین تفسیرهای یک رابطه در طول ۱۵ دقیقه مشهور است، از خوشحالی تا غم و همه چیز در این میان.
در این فیلم، کارل، یک پیرمرد غمگین و ناراضی است که میخواهد آنچه که او و همسرش، الی، همیشه رویای آن را داشتهاند، به اجرا درآورد – ماجراجویی به سوی آبشارهای بهشتی افسانهای. هرگز برای پیروی از رویاهای خود دیر نیست، حتی اگر زمان زیادی گذشتهباشد و رویاها غیر ممکن بنظر برسند. در نظر داشته باشید که زمانی که برای رسیدن به هدفتان طول بکشد، اهمیتی ندارد؛ مهم این است که به آنجا برسید. شما هرگز نمیخواهید در زندگی خود به نقطهای برسید که یکی از سوالات بحرانی در ذهنتان این باشد: “اگر این کار را کرده بودم شاید زندگی جور دیگری بود؛ اگر…؟
۴- مولان (Mulan) – به ندای قلبت گوش کن
مولان یک فیلم چندلایه و پیچیده است که از داستان کلاسیک قهرمانی آموزههایی وسیعی را به شما ارائه میدهد. با این حال، هسته مرکزی داستان مولان بر این شعار متمرکز است که به خودتان و آنچه که برای شما مهم است و افرادی که به آنها اهمیت میدهید بجنگید، حتی اگر به معنای مخالفت با روشهای اجتماعی باشد.
یکی از مهمترین نقاط عطف در فیلم با آهنگ «انعکاس» همراه است که بر این صحنه مهم بیشتر تأکید میکند. مولان در معرض انتخابی قرار دارد که بین محدودیتهایی که بر او تحمیل شده است یا انجام آنچه که به عنوان چیز درست احساس میکند و مخالفت با سنت، باید انتخاب کند.
بدون شک این یک معضل سخت است، اما چنین است زندگی. مولان به شما آموزش میدهد که همیشه با آنچه که در قلبتان درست احساس میکنید همراه شوید، مهم نیست چقدر مسیر سخت باشد.
۳- در جستوجوی نِمو (Finding Nemo) – هرگز تسلیم نشوید
فیلمی درباره خانواده، دوستی و اراده غیرقابل شکست است که در داستانی درباره ماهی به نام نمو روایت میشود. پیدا کردن نِمو فیلمی است که احساسی و ماجراجویانه است و یکی از بهترین آثار زمان است. یک موضوع حیاتی در این فیلم به آن پرداخته میشود و همواره در فیلم ظاهر میشود، تسلیم نشدن است.
«فقط شنا کنید» در نمو نشانهای کامل برایعدم تسلیم شدن است، مهم نیست چقدر سخت باشد. حتی در مواجهه با چنین سختیها، به خاطر داشته باشید که همیشه همینطور نیست و اگر «شنا کردن» را ادامه دهید، در نهایت مانع را پشت سر خواهید گذاشت. این یک درس زندگی است که تا ابد در قلبتان خواهد ماند.
۲- درون و بیرون (Inside Out) – گاهی غمگین بودن هم خوب است
درون و بیرون داستان یک دختر جوان به نام رایلی است که در حال حاضر در زندگی خود با مشکلاتی شدید مواجه است. در درون ذهن رایلی، احساسات به صورت شخصیتهای واقعی نمایش داده میشوند، مانند شادی، غم، عصبانیت، ترس و انزجار.
شادی رهبر گروه است و اگرچه نیتهای او در خواست کردن شادی برای رایلی است، اما این دخالت باعث آشوب در ذهن رایلی میشود.
درون و بیرون یک رویکرد خلاقانه درباره کنترل احساسات و اینکه گاهی اوقات احساسات دیگری را میتوان احساس کرد، حتی احساساتی که ما ترجیح میدهیم نداشته باشیم، است. برای مقابله با برخی موقعیتها، احساس کردن و درک حتی احساسات منفی میتواند منجر به درک بهتری از خود شود که در نهایت شما را قویتر میکند. گاهی اوقات، حتی قدرت مثبت هم ممکن است مضر شود و پذیرش طیف احساسات ضروری است برای رشد شما.
۱- یخزده (Frozen) – با خودتان صادق باشید
یکی از موفقترین فیلمهای اخیر دیزنی، یخزده است، که داستان کلاسیک هانس کریستین آندرسن «ملکه برفی» را برای مخاطبان مدرن تغییر داده است. فروزن بیشک با بسیاری از افراد امروزی ارتباط برقرار میکند.
درس اصلی این فیلم این است که ویژگیهایی که شما را متفاوت میکند را قبول کنید، آن را در آغوش بگیرید و آن را به عنوان منبع قدرت خودتان قرار دهید و نه به عنوان یک مانع. به آن خط بینظیر تیریون لانیستر در بازی تاج و تخت فکر کنید: «آن را به قدرت خودتان تبدیل کنید. در این صورت هرگز ضعف شما نخواهد بود. خودتان را با آن تجهیز کنید تا هرگز کسی برای آزار شما از آن استفاده نکند.»