۱۰ سکانس برتر و فراموش‌نشدنی پدرخوانده

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

اوایل فیلم پدرخوانده، فاش می‌شود که کارلو، کانی دختر دون کورلئونه را مورد آزار قرار می‌دهد. وقتی برادر بزرگتر کانی، سانی کورلئونه، متوجه این موضوع می‌شود، کارلو را کتک زده و به او هشدار می‌دهد که دیگر هرگز به خواهرش آسیب نرساند.

اول صبح؛ سه‌گانه پدرخوانده به‌عنوان یکی از سه‌گانه‌های مهم تاریخ سینما با بالاترین امتیازها، شناخته می‌شود. دو فیلم از این مجموعه در دسته بهترین فیلم‌های ساخته‌شده تا امروز، تجلیل می‌شوند. با اینکه قسمت سوم پدرخوانده اغلب به‌عنوان ضعیف‌ترین فیلم در این فرنچایز شناخته می‌شود؛ اما این دنباله هم ارزش سینمایی بالایی در نوع خود دارد. بسیاری از مجموعه‌های فیلم برای تولید حتی یک دنباله قابل‌قبول مانند پدرخوانده تلاش می‌کنند.

در این سه حماسه، صحنه‌های بی‌شماری وجود دارد که زندگی خانواده کورلئونه را به تصویر می‌کشد. پدرخوانده‌ای که فیلم‌برداری مبتنی بر روایت را به نمایش می‌گذارد، ارتباطات بسیار پیچیده را نشان می‌دهد، مبارزات درونی شخصیت‌ها و دیالوگ‌ها را به همان اندازه جذاب و خاطره‌انگیز ثبت می‌کند و از نظر بسیاری به‌عنوان اوج دستاورد سینمایی شناخته می‌شود. به همین دلیل، بهترین سکانس‌ها در سه‌گانه پدرخوانده اغلب به‌عنوان بهترین‌ها در تاریخ سینما موردستایش قرار می‌گیرد. در اینجا ۱۰ سکانس برتر سه‌گانه پدرخوانده رده‌بندی می‌شود.

10. ویتو کورلئونه جوان دون فانوچی را می‌کشد

 1

یکی از بهترین سکانس‌های پدرخوانده، صحنه‌ای است که در آن، ویتو کورلئونه دون فانوچی را می‌کشد. دون فانوچی سالهاست که مردم ایتالیای کوچک را مورد آزار و اذیت و وحشت قرار داده‌است. اما در ابتدا به نظر نمی‌رسد که ویتو کورلئونه قصد کشتن او را داشته‌باشد. ازطرفی او نمی‌تواند مطیع دون فانوچی باشد. ویتو کورلئونه از قبل شغل خود را به‌خاطر دون فانوچی از دست داده‌است. او که هنوز جوان است، به همراه پیتر کلمنزا و سالواتوره کسب‌وکار و زندگی خود را دارند. اسم در کردن این کسب‌وکار، باعث می‌شود دون فانوچی طمع کند. بنابراین دون فینوچی از کورلئونه می‌خواهد که از کسب‌وکارش درصدی را به او بدهد. شرکای کورلئونه با این تقاضای غیرمنصفانه موافقت می‌کنند. اما دون کورلئونه جوان و مغرور، مخالف است. ویتو هم‌زمان با قدم زدن فانوچی در کاروان مذهبی، او را در خیابان‌ها تعقیب می‌کند. در این سکانس جذاب، وقتی فانوچی به آپارتمانش برمی‌گردد، ویتو او را غافلگیر کرده و به فانوچی شلیک می‌کند. ویتو بعد از این حرکت، به‌عنوان رئیس مافیایی نوظهور شناخته می‌شود. بیشتر نماهای دوربین در این سکانس مملو از مردمی است، که در حال حرکت در کارناوال مذهبی هستند. دوربین از پشت‌بامی به پشت‌بام دیگر حرکت می‌کند و طعمه‌هایش را از بالا تعقیب می‌کند. مسیرهای ویتو و فانوچی در شرف تقاطع هستند، دون فانوچی سرانجام متوجه ویتو می‌شود که اسلحه‌ای پیچیده در حوله دارد و در حالی که آتش‌بازی‌های کارناوال به پایان می‌رسد، ویتو فرصت را غنیمت شمرده و به دون کورلئونه جدید تبدیل می‌شود.

9. انقلاب کوبا پیروز می‌شود

2

قسمت دوم پدرخوانده شامل صحنه‌های بسیاری است که در کوبا در جریان انقلاب کوبا اتفاق می‌افتد. مایکل کورلئونه درگیر یک سرمایه‌گذاری تجاری همسو با دیکتاتور کوبایی، رئیس‌جمهور فولگنسیو باتیستا است. باتیستا به مایکل کورلئونه و شرکای تجاری آمریکایی‌اش مزایای قابل‌توجهی برای گسترش فعالیت‌های خود در کوبا اعطا می‌کند. شورش کمونیستی کاسترو در نهایت در روز سال نو پیروز شده و هرج‌ومرج در خیابان‌ها شروع می‌شود. رئیس‌جمهور باتیستا و سران ثروتمند به دنبال راه‌هایی برای فرار از جزیره هستند. در این حین برادر مایکل یعنی فردو کورلئونه به او خیانت می‌کند. اینگونه است که خشم و تردیدهای حاصل از انقلاب به درام خانوادگی کورلئونه سرازیر می‌شود. این سکانس یکی از ماندگارترین صحنه‌های سه‌گانه پدرخوانده را رقم می‌زند.

8. فرانک پنتانجلی به اف‌بی‌آی خیانت می‌کند

3

مایکل کورلئونه در جلسه استماع سنا با اتهامات جدی روبرو می‌شود. دیوان عالی ایالت چندین مدرک جمع‌آوری کرده‌است، که به‌طور بالقوه می‌تواند مایکل کورلئونه را به اتهام شهادت دروغ متهم کند. با اینحال، سنا شواهدی ندارد که ثابت کند مایکل کورلئونه به‌طور مستقیم دستور قتل پنج خانواده و دیگر جنایات را صادر کرده‌است. سنا یک شانس در آستین خود دارد و آن فرانک پنتانجلی است. فرانک که زیر نظر مایکل کورلئونه کار می‌کرده‌است، معتقد است که مایکل از قبل به او خیانت کرده‌است. فرانک برای شهادت علیه مایکل با اف‌بی‌آی معامله می‌کند. با اینحال، درست قبل از صحبت کردن در دادگاه، فرانک برادرش را در میان جمعیت می‌بیند، که در کنار مایکل کورلئونه نشسته‌است. فرانک در همین لحظه تصمیمش را عوض کرده و ادعا می‌کند مایکل بی‌گناه است و همه اتهامات را رد می‌کند. قدرت این سکانس در ابهام آن نهفته است. بینندگان نمی‌توانند حدس بزنند که چرا دیدن برادرش نظر فرانک را تغییر می‌دهد. آیا این تهدیدی ضمنی ازطرف مایکل برای امنیت جان برادر فرانک است یا یادآوری آشکار برای سزای خیانت به مافیا؟

7. مایکل کورلئونه جان پدرش دون کورلئونه را نجات می‌دهد

4

مایکل کورلئونه با پدر ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که تمام پرسنل امنیتی که در آنجا منصوب شده‌بودند، توسط پلیس حذف شده‌اند. مایکل وحشت‌زده متوجه می‌شود که پدرش اکنون در معرض ترور است. مایکل غیرمسلح است و در حال‌حاضر در هیچ‌گونه معاملات مافیایی دخالتی ندارد و این تنش را تشدید می‌کند. خوشبختانه، نانوایی به‌نام انزو وارد می‌شود و قصد دارد به ویتو ادای احترام کند. این نانوا در این صحنه ابراز می‌کند که آنطور که همه فکر می‌کنند ویتو کورلئونه ترسناک نیست، بلکه شخصیتی دوست‌داشتنی است. این صحنه شامل نماهای نفس‌گیر است، با نمای نزدیک از مایکل که چهره‌های ناشناخته‌ای را مشاهده می‌کند که نزدیک می‌شوند. اوج تنش زمانی اتفاق می‌افتد، که مایکل و انزو در حالیکه دست‌هایشان را در جیب‌هایشان گذاشته و می‌ایستند، این تصور را ایجاد می‌کنند که مسلح هستند و از نزدیک شدن قاتلان جلوگیری می‌کنند.

6. کی به مایکل می‌گوید که می‌خواهد او را ترک کند

5

کی همسر مایکل، از سبک زندگی گانگستری خسته شده‌است و تصمیم می‌گیرد با فرزندانش آنجا را ترک کند. کی وعده مایکل مبنی بر قانونی شدن خانواده کورلئونه در عرض پنج سال را که در اوایل فیلم نشان داده می‌شود، به یاد می‌آورد. از این قول ۷ سال گذشته و هیچ‌چیز تغییر نکرده‌است. یک تیراندازی وحشتانک در خانه خانواده مایکل، کی را متقاعد می‌کند که هیچ چیز با مایکل هرگز تغییر نخواهد کرد. مایکل تمام روابط خانوادگی را به‌شدت کنترل می‌کند و مخالفت را تحمل نمی‌کند. او کی را در جایگاه پایین‌تر از خود می‌داند و علی‌رغم آشفتگی‌اش، خونسرد باقی می‌ماند. مایکل در تلاشی برای نادیده گرفتن نگرانی‌هایش، خشم خود را به یک سقط جنین نسبت می‌دهد و منبع واقعی نارضایتی خود را از فعالیت‌های جنایتکارانه خانواده نادیده می‌گیرد. وقتی کی فاش می‌کند که سقط جنین عمدی بوده‌است، تنش به‌طرز چشمگیری افزایش می‌یابد. رفتار یخی مایکل جای خود را به لحظه‌ای درگیری شدید می‌دهد و درنهایت کنترل خود را از دست می‌دهد و کی را کتک می‌زند.

5. در جلسه پنج خانواده، کورلئونه غرورش را فدای امنیت خانواده می‌کند

6

پس از قتل پسر ارشد ویتو کورلئونه، یعنی سانی، ویتو به‌دنبال صلح با خانواده تاتاگلیا است. نشستی از بانفوذترین رهبران مافیا تشکیل می‌شود و نمایی از معاملات تجاری آن‌ها ارائه می‌دهد. ویتو کورلئونه در طول مذاکرات برای یک معاهده صلح متوجه می‌شود که دشمن واقعی او تاتاگلیا نیست، بلکه امیلیو بارزینی است. ویتو کورلئونه مخالفت خود را با درگیر کردن تجارت خود با مواد مخدر توضیح می‌دهد. بارزینی که طرفدار دخالت مافیای سیسیلی در قاچاق مواد مخدر است، در خلال گفتگو با ویتو با تاتاگلیا مخالفت می‌کند. تاتاگلیا اغلب در مواقعی که مطمئن نیست بارزینی را نادیده می‌گیرد، و علیرغم‌عدم جاه‌طلبی، نقش زیردست خود را در دوران بارزینی برجسته می‌کند. دیالوگ‌ها به‌طرز درخشانی نشان می‌دهد که ویتو چگونه دشمن واقعی خود را شناسایی می‌کند. این صحنه همچنین نشان‌دهنده تمایل ویتو برای کنار گذاشتن غرور خود برای اطمینان از امنیت خانواده‌اش است.

4. آزار خانگی کانی توسط کارلو، فاجعه می‌آفریند

7

اوایل فیلم پدرخوانده، فاش می‌شود که کارلو، کانی دختر دون کورلئونه را مورد آزار قرار می‌دهد. وقتی برادر بزرگتر کانی، سانی کورلئونه، متوجه این موضوع می‌شود، کارلو را کتک زده و به او هشدار می‌دهد که دیگر هرگز به خواهرش آسیب نرساند. با اینحال، امیلیو بارزینی از آسیب زدن کانی به‌عنوان طعمه استفاده می‌کند، تا با پرداخت پول به کارلو برای حمله به او در زمان معین، سانی را به دام خانواده سولوزو بکشاند. این صحنه فوق‌العاده تنش‌زا است و تماشای آن دشوار است. کانی به‌شدت عصبانی می‌شود و انتظار خشونت از جانب او را افزایش می‌دهد. دوربین از آپارتمان آن‌ها عبور می‌کند، در حالیکه کانی با عصبانیت همه‌چیز را می‌شکند و به کارلو فحش می‌دهد. وقتی کارلو کمربندش را برمی‌دارد و دور مشتش می‌پیچد، حس خشونت قریب‌الوقوع در صحنه ظاهر می‌شود. صحنه با گرفتار شدن هر دوی آن‌ها در حمام، به پایان می‌رسد. دوربین روی اتاق نشیمن تمرکز می‌کند و مخاطب فقط می‌تواند فریادهای وحشتناک کانی را بشنود.

3. غسل تعمید خواهرزاده مایکل

8

مایکل کورلئونه نقشه نهایی خود را برای غصب پنج خانواده به‌عنوان تنها حاکم دنیای جنایتکار نیویورک، به سرانجام رسانده‌است. در این راستا مایکل کورلئونه در همان روزی که تصمیم می‌گیرد فرزند خواهرش را غسل تعمید دهد، نقشه خود را اجرا می‌کند. بنابراین، او به‌معنای واقعی کلمه، به پدرخوانده جدید تبدیل شده‌است. در این صحنه غسل تعمید یک مفهوم نمادین است. اینجا صدای کشیشی شنیده می‌شود، که در حالیکه خانواده کورلئونه در حال تنظیم برنامه‌های ترورهای خود هستند، خطبه خود را انجام می‌دهد. وقتی مایکل به کشیش می‌گوید که تمام گناهانش را ترک کرده‌است، قتل‌ها شروع می‌شود. این شرایط منجر به تیراندازی پرتنش مردان می‌شود، که با شلیک گلوله مورد خشونت قرار می‌گیرند. به‌یادماندنی‌ترین قتلی که در اینجا برنامه‌ریزی می‌شود، قتل صاحب هتل، مو گرین است، که در حالیکه مشغول ماساژ است، انجام می‌گیرد. در این صحنه به شیشه عینک مو گرین شلیک می‌شود.

۲. مایکل تنها می‌ماند

9

صحنه پایانی پدرخوانده قسمت دوم یک فلاش‌بک به زمانی قبل از پدرخوانده است. این سکانس مایکل را به تصویر می‌کشد، که به خانواده‌اش نشان می‌دهد که در ارتش نام‌نویسی کرده‌است، و اتفاقی را که قرار بود جشن شادی در روز تولد پدرشان باشد، مختل می‌کند. سانی با تحقیر ادعا می‌کند که کسانی که برای کشورشان می‌جنگند احمق هستند و استدلال می‌کند که وفاداری به کشورشان به‌اندازه وفاداری به خانواده عمیق نیست. مایکل مخالف است و تضاد قابل‌توجهی بین خود و برادرش ایجاد می‌شود. مایکل به مافیا به‌عنوان یک شرکت بزرگ نگاه می‌کند، در حالیکه ویتو آن را یک تجارت خانوادگی می‌داند. مایکل نشان می‌دهد که برخلاف ذهنیت قبیله مافیایی‌اش، همیشه به فکر خودش است و اهداف خودش را دنبال می‌کند. تمایل او به فردیت در نهایت او را از خانواده خود دور می‌کند و او را منزوی می‌کند؛ در حالیکه بقیه اعضای خانواده دور هم جمع می‌شوند تا دون ویتو را برای تولدش غافلگیر کنند. بلافاصله پس از آن، فیلم با یک نمای تکان‌دهنده از مایکل که به‌تنهایی در پارکی نشسته، به پایان می‌رسد، که نمادی از تنهایی او پس از وقایع قسمت دوم پدرخوانده است.

1. لطفی که دون ویتو کورلئونه در روز عروسی دخترش ارزانی می‌دارد

10

سکانس آغازین پدرخوانده به یادماندنی‌ترین صحنه در کل مجموعه است. ویتو کورلئونه، با نقش‌آفرینی ستاره بزرگ مارلون براندو، چنان شخصیتی را خلق می‌کند که نمی‌توان باور کرد که فقط یک نقش است. رفتار، لحن و صدای متمایز ویتو، او را بزرگتر از زندگی می‌کند. با اینحال جزئیات دیالوگ‌های او، بسیار واقعی باقی می‌ماند. از طریق صحنه معرفی، مخاطبان چیزهای زیادی درباره نحوه انجام تجارت ویتو کورلئونه یاد می‌گیرند. ویتو طعنه می‌زند که مردی که درخواست لطف می‌کند، هرگز او را برای شام دعوت نمی‌کند. برخلاف حکومتی که دون کورلئونه با ترس ایجاد کرده‌است، او برای لطف متقابل و احترام عمیق به ارزش‌ها، احترام زیادی قائل است. این در تضاد با جانشین آینده او، مایکل کورلئونه است، که بیشتر به سمت رویکردی به سبک مدرن در تجارت گرایش دارد.

 

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
دیدگاه
پربازدیدها
آخرین اخبار