مردی که «سوراخ» را به «هنر» تبدیل کرد؛ «من سوراخ میکنم تا کشف کنم»
تعداد کمی از هنرمندان بودهاند که توانستهاند تنها با یک حرکت (مثل پاره کردن یا سوراخ کردن بوم نقاشی) به اندازۀ لوچیو فونتانا شهرت و اعتبار کسب کنند. بومهای نقاشی او با شکافهایی که روی آنها ایجاد شده، اکنون جزء معروفترین و گرانقیمتترین آثار هنر معاصر هستند.
اول صبح؛ فونتانا کار هنری خود را به عنوان یک مجسمهساز آغاز کرد و سپس به نقاشی و در نهایت به چیدمانهای نورپردازی پیشگامانهاش روی آورد. در اینجا چند حقیقت درباره این هنرمند معاصر را مرور میکنیم.
لوچیو فونتانا در سال ۱۸۹۹ در روساریو د سانتافه آرژانتین، از والدینی ایتالیایی به دنیا آمد و در سال ۱۹۰۵ به ایتالیا رفت تا به مدرسه برود. او در طول جنگ جهانی اول از ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۸ به ارتش ایتالیا پیوست و به درجه ستوان دوم در پیادهنظام رسید اما پس از مجروح شدن از ناحیه بازو از خدمت سربازی مرخص شد. اگرچه ابتدا به «گردانهای اقدام» جنبش فاشیستی نوپای ایتالیا جذب شده بود، اما تجربه جنگ او را از درگیر شدن بیشتر در تنشهای سیاسی آن زمان باز داشت.
برای فرار از آشفتگی سیاسی اروپا، فونتانا در سال ۱۹۲۱ به آرژانتین بازگشت و شروع به ساخت نیمتنههایی برای کارگاه پدرش کرد که در ساخت مجسمههای قبرستان تخصص داشت. او به زودی با ساخت مجسمههایی با فرمهای انسانی انتزاعی و مواد غیرمعمول مانند «هومو نرو» (۱۹۳۰) که با قیر پوشانده بود، شهرت کسب کرد. او بسیاری از آثار مجسمهای و معماری را برای رژیم فاشیستی در ایتالیا ساخت، از جمله نیمتنهای از بنیتو موسولینی که اکنون از بین رفته است و این ارتباط با فاشیسم مدتها اعتبار او را خدشهدار کرده بود.
فونتانا در طول زندگیاش در مدارس هنر سنتی آرژانتین تدریس کرد و در سال ۱۹۴۶ مدرسه تجربی هنرهای آلتامیرا را در بوئنوس آیرس تأسیس کرد. فلسفه و دیدگاهی که او در مدرسهاش دنبال میکرد این بود که در پرتو کشفیات علمی اخیر، هنری جدید لازم است تا جهان مدرن را منعکس کند. او دانشجویانش را تشویق میکرد تا رویکردهای مفهومی جدیدی برای خلق هنر را بپذیرند و به جای نقاشی کردن به شیوۀ سنتی، هنرهای نوآورانهای بسازند، مثلاً با استفاده از نور.
تحت هدایت فونتانا، هنرمندان و دانشجویان مدرسه هنرهای آلتامیرا در سال ۱۹۴۶ «مانیفست سفید» را منتشر کردند؛ جزوهای که اهداف خلق هنر «فضاگرایانه» (spatialist) را تعیین میکرد. این نوع هنر از نظر آنان میبایست با فناوری روز درگیر شود تا فرم رادیکالی جدیدی را که معماری، مجسمهسازی و نقاشی را در هم میآمیزد و همچنین ناخودآگاه انسان را در بر میگیرد، به دست آورد. ایدههای مطرح شده در این مانیفست بسیاری از آثار مهم فونتانا را تحت تأثیر قرار داد.
این هنرمند به مفهوم فضا و سفر فضایی علاقهمند بود. او در سال ۱۹۴۷ جنبش هنری فضاگرایی را تأسیس کرد و این مدت کوتاهی پس از آن بود که اولین عکسهای زمین که از یک فضاپیما گرفته شده بودند در مجلات سراسر جهان منتشر شدند. فونتانا با مجموعههای آثار موسوم به «سوراخها» و «برشها»، در فاصله سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۸، شروع به سوراخ کردن و پاره کردن بومها و آثار کاغذی کرد. خود او یک بار گفت: «این برشها برای خلق نقاشیهای جدید نیستند بلکه قرار است بعد جدیدی را در جهان هنر معاصر باز کنند. این درست نیست که من برای تخریب بومها سوراخ میکنم، نه، من سوراخ میکنم تا کشف کنم، تا جهانِ یک بُعد ناشناخته را پیدا کنم». فونتانا این مسیر را با خلق مجموعهای از بومهای تخممرغی شکل سوراخ شده که به گفته او نشان دهنده «بینهایت، چیزی غیرقابل تصور، پایان بازنمایی تصویری و شروعِ هیچ» بودند، ادامه داد.
در واقع در آثار فونتانا میل به «فراتر» رفتن از اثر هنری را میتوان دید؛ انگار او میخواست از بومها یا مجسمههای خودش فراتر برود و چیزی را آنسوی آنها نشان بدهد یا کشف کند. برخی میگویند فونتنا جزو اولین هنرمندانی است که خواست از سهبعدی بودن فراتر برود و «بینهایت» را به تصویر بکشد.
بومهای رنگی فونتانا با پارگیهای سیاهشان انگار میخواهند به «عمقی» اشاره کنند که بر روی سطح بوم و تنها با استفاده از رنگ قابل دستیابی نیست. فونتانا گاهی پارچههای سیاهی به پشت بومهای شکافته شدهاش میدوخت تا سیاهی و عمق پارگیها را بیشتر نشان بدهد.
علاوه بر اینها شکافها و پارگیهای ایجاد شده توسط فونتانا میتوانند به معنی غلبه بر «توهم هنر» نیز باشند. یعنی هنرمند میخواهد نشان بدهد که آنچه بر روی بوم نقاشی کشیده شده، تصویری غیرواقعی است و تنها با عبور از آن، تنها با پاره کردن این پردۀ توهم، میتوان بهعدم تناهیِ حقیقتِ جهان دست پیدا کرد.
آثار او اکنون در بیش از ۱۰۰ موزه در سراسر جهان نگهداری میشوند؛ از جمله در تیت مدرن لندن، گالری ملی هنر مدرن در رم، موزه هنر مدرن در نیویورک و موزه استدلیک در آمستردام. به علاوه قیمت آثار او نیز در حراجیها سر به فلک میکشند. در ماه ژوئن امسال یکی از آثار فونتانا به قیمت ۵ میلیون دلار در یکی از حراجیهای هنری به فروش رسید.