مقبرۀ هزارسالۀ یک «زنِ بدون صورت» در آلمان کشف شد
این کشف برای باستانشناسان به یک معما تبدیل شده است؛ یکی از پرسشهای بدون پاسخ این است که استخوانهای صورت زن چگونه و چه زمانی از بین رفتهاند و سوال دیگر این است که چرا در گور او بر خلاف گور مرد، هیچ گورنهادۀ ارزشمندی وجود ندارد.
به گزارش اول صبح؛ بقایای اسکلتی زنی با جمجمهای توخالی و فاقد استخوانهای صورت، اخیرا در محل کاخ سلطنتی قرن دهمی هلفتا در ایالت زاکسن-آنهالت آلمان کشف شده است. قبر این زن در کنار قبر مردی با مقام بالا یافت شده که گمان میرود شوهر او بوده باشد. در حالی که هر دو اسکلت در عمق حدودا سی سانتیمتری در زیر سطح یافت شدند، جمجمه و استخوانهای صورت مرد کاملا سالم هستند.
بقایای این کاخ تاریخی که متعلق به اتوی کبیر، پادشاه آلمان از سال 936 تا 973 بوده است، اولین بار در سال 2009 کشف شد. هنگامی که این کاخ ساخته شد، پادشاهان آلمان در یک پایتخت دائمی حکومت نمیکردند. آنها در طول سال از قصری به قصر دیگر سفر می کردند. با این حال زاکسن محل اقامت اصلی اتو بود و کاخ هلفتا نیز در این ناحیه از اهمیت خاصی برخوردار بود.
اداره حفاظت از بناهای تاریخی و باستان شناسی ایالت ساکسونی-آنهالت (LDA) کاوشهای خود را در این مکان در ماه مه 2021 آغاز کرد. در تابستان آن سال، آنها پایههای کلیسایی را کشف کردند که قبل از سال 968 توسط اتو ساخته شده بود؛ این ساختمان قبلاً فقط از روی گزارشهای تاریخی شناخته شده بود.
گورستان مرتبط با کلیسا حاوی 70 قبر و چندین مقبره سنگی از قرن 10 تا 15 نیز در همین زمان کشف شد. این جایی است که اعضای خانوادههای اشرافی منطقه در آن دفن شدهاند؛ جواهرات زیبا، چاقوها، سکهها و لوازم موجود در گورها نشان دهندۀ طبقۀ اشرافی این افراد است.
حفاری امسال نیز خانههای مستحکمی مانند قلعههای کوچک را آشکار. قبرهای این زن و مرد نیز در کنار قلعهها پیدا شد. در قبر زن هیچ پیشکش تدفینی و گورنهادۀ زینتی وجود ندارد. اما قبر مرد مملو از اقلام تدفینی است که موقعیت او به عنوان یک رهبر نظامی را نشان میدهد: یک چاقو، یک کمربند و یراق آلات فلزی یک مامور نظامی مانند آنچه که ژنرالها حمل میکردند. باستان شناسان معتقدند که او مدیر قلعه بوده است.
استخوانها در حال حاضر در آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار میگیرند، جایی که تاریخگذاری رادیوکربن آنها برای شناسایی علل مرگ مورد بررسی قرار میگیرد. محققان امیدوارند که مشخص کنند چه اتفاقی باعث از میان رفتن صورت و بالای جمجمه این زن شده است. اگر تجهیزات کشاورزی برای شخم زدن زمین باعث این آسیب شده بودند باید شواهدی از استخوانهای پراکنده در اطراف محل دفن به دست میآمد در حالیکه چنین شواهدی یافت نشده است. این موضوع در حال حاضر مانند معمایی برای باستانشناسان درآمده است.
معمای دیگری که وجود دارد نابرابری بین کالاهای تدفینی مرد و زن است. خیلی غیرمعمول است که در مورد یک زن و شوهر، زن بدون هیچ گورنهادهای دفن شود در حالیکه گور شوهرش سرشار از چنین اقلامی است. البته این امکان وجود دارد که زن مسیحی بوده باشد و شوهرش نه. زیرا مسیحیان شیوههای تدفین پیشامسیحی و قرار دادن گورنهاده در قبرها را کنار گذاشته بودند.