نئاندرتالها با ما چه فرقی داشتند؟
نئاندرتالها نزدیکترین خویشاوندان ما هستند که حدود ۴۰۰۰۰ سال پیش منقرض شدند. در این مطلب، تفاوت آنها را با ما میخوانید.
اول صبح؛ شارا بیلی، استاد انسانشناسی زیستی دانشگاه نیویورک، میگوید: اگر سوار مترو سفر میشدید و با یک نئاندرتال روبرو میشدید، احتمالاً بیدرنگ آنها را به دلیل ویژگیهای متمایز صورتشان میشناختید.
در نگاه نخست، احتمالاً متوجه میشدید پیشانی آنها شیبدار است و برآمدگیهای بالای ابروهایشان بسیار بزرگ و کمانی است. بینی آنها پهنتر و برجستهتر از بینی انسانهای امروزی و جمجمه آنها کمی کشیدهتر است.
وقتی نئاندرتالها را از پهلو نگاه کنید، چانههای کوچکتری دارند و دندانهای جلوییشان در قیاس با دندانهای ما بزرگتر است.
اگرچه نئاندرتالها مغزهایی به اندازه هومو ساپیسنسها داشتند، اما شکل جمجمه آنها با ما فرق داشت.
جمجمههای ما معمولاً بلند و گرد و از نظر شکل قاب مغزی کروی است، در حالی که جمجمههای نئاندرتالها مانند بسیاری از انسانهای اولیه، کوتاه و کشیده است.
جمجمههای نئاندرتالها به طور معمول روی استخوان اکسیپیتال در قاعده جمجمه، برآمدگی دارد. اگر موهایتان را به شکل گوجه پشت سرتان ببندید، آن دستۀ مو تقریباً جای این استخوان در پسرعموهای منقرض شده ما را نشان میدهد. در وسط استخوان اکسیپیتال جمجمه نئاندرتال ها، فرورفتگی کوچکی به نام حفره سوپراینیاک وجود دارد که ویژگی بارز این جمعیت است، اگرچه دانشمندان نمیدانند هدف آن چه بوده است.
استخوانهای گوش نئاندرتالها نیز با ما فرق داشته است.
فرم بدن
نئاندرتالها میتوانستند به صورت عمودی روی دو پا راه بروند و اسکلت آنها کاملاً شبیه اسکلت ما بود.
به طور متوسط، آنها حدود ۱۵۰ سانتیمتر تا ۱۷۰ سانتیمتر قد داشتند. این رقم حدود ۱۲ تا ۱۴ سانتیمتر کوتاهتر از اروپاییان پس از جنگ جهانی دوم است، اما یکسان یا کمی بلندتر از اروپاییان ۲۰۰۰۰ یا حتی ۱۰۰ سال پیش است.
نئاندرتالها بسیار عضلانی، دارای شانههای پهن و سینهی بشکهای بودند و باسنهای پهنی داشتند که بیرون میزد. تحقیقات نشان میدهد ظرفیت ریه آنها ۲۰ درصد بیشتر از انسان امروزی بوده است.
اندام نئاندرتالها نیز با اندام انسانهای امروزی فرق داشت، بخشهای پایین دست و پاهای آنها در قیاس با بخشهای بالایی نسبتا کوتاه بود. این ویژگی به آنها ظاهری تنومند میداد. ویژگیهای مشابه در انسانهای مدرنی که در آب و هوای سردتر زندگی میکنند نیز دیده میشود: بدن کوتاهتر و پهنتر که برای کاهش ناحیه سطح و حفظ گرما سازگار شده است.
رفتار
مانند همه انسانهای اولیه، زندگی برای نئاندرتالها بسیار سخت بود و این شرایط به شکلگیری ظاهر آنها کمک کرد.
آنها در خشکی زندگی میکردند، مجبور بودند زیاد حرکت کنند و از قدرت عضلانی زیادی استفاده کنند. اسکلت آنها که برای استحکام و دوام ساخته شده بود، به آنها کمک میکرد در برابر سبک زندگی سخت خود مقاومت کنند.
هوموساپینسها نیز با این چالشها روبرو بودند، اما اسکلتهای سبکتری داشتند، شاید به این دلیل که ابزار میساختند و سازگاریهای فرهنگی داشتند، مانند تجارت از راه دور که زندگی فیزیکی آنها را کمی آسانتر کرده بود.
روشن است که هرقدر فناوری پیچیدهتر شود، میتواند وزن بیشتری را از روی اسکلت در فعالیتهای روزمره شما بردارد.
نئاندرتالها از نظر رفتار در کل بسیار شبیه ما بودند. برای نمونه، آنها مردگان خود را دفن میکردند و از بیماران مراقبت میکردند. آنها در غارها زندگی میکردند، جوامع کوچکی داشتند، آتش روشن میکردند و شاید زبانی برای گفتگو داشتند.
رژیم غذایی
این باور وجود دارد که نئاندرتالها هم گوشت و هم غذاهای گیاهی مانند دانههای سفت و آجیل میخوردند. با این حال، کسانی که در آب و هوای سردتر زندگی میکنند در قیاس باکسانی که در مناطق گرمتر زندگی میکنند، به رژیم غذایی گوشتی بیشتر نیاز دارند.
نئاندرتالها به شکار طعمههای بزرگ و متوسط معروف هستند، اما از سلاحهای پرتاب شونده دوربرد استفاده نمیکردند. آنها به احتمال زیاد از تکنیکی به نام شکار کمین استفاده میکردند، یعنی قبل از پریدن به سمت طعمه، در یک بوته پنهان میشدند و با نیزه رانده به حیوان ضربه میزدنند.
نئاندرتالها احتمالاً لباس نیز میپوشیدند، لباسی از پوست حیوانات روی شانهها یا دور کمر که به محل زندگیشان بستگی داشت. هوموساپینسها در قیاس با نئاندرتالها، به عرضهای جغرافیایی بالاتری دست یافتند، بنابراین در آن مکانها، انسانهای مدرن از نظر آناتومی به لباسهای تخصصیتری نیاز داشتند.
دانشمندان تمایل دارند بگویند انسانهای مدرن یک کار و نئاندرتالها کار دیگری انجام میدادند، اما باید به یاد داشته باشید که هوموساپینسها همیشه این کارها را انجام نمیدادند.
قدیمیترین هوموساپینسها یا انسانهای خردمند در واقع بسیار شبیه نئاندرتالها رفتار میکردند، بنابراین تفاوتهای بین این دو واقعاً دیرتر ظاهر شد. برای مثال، وقتی نخستین هوموساپینسها آفریقا را ترک کرد، حدود ۲۰۰ هزار سال پیش، احتمالاً از همان ابزارهای سنگی استفاده میکردند که نئاندرتالها استفاده میکردند. تقریباً ۵۰ هزار سال پیش بود که یک «انفجار فرهنگی» در هوموساپینسها رخ داد.
در نتیجه، اینکه بگوییم همه نئاندرتالها کارهای خاصی را انجام داده یا توانایی انجام آنها را داشتهاند، اشتباه است. این رویکرد به ویژه با توجه به مدت زمان زندگی نئاندرتالها و منطقه جغرافیایی وسیعی که در آن میزیستند، درست است.