گزارش خواندنی از روش‌های جذب مشتری در تهران قدیم/ (تصاویر) !

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

به مناسبت هفته کتاب، چند روایت جالب بخوانیم از نخستین تلاش‌های کتاب‌فروشان خوش‌فکر برای فروش بیشتر کتاب.

اول صبح؛ کتاب‌فروشی از آن کسب‌وکارهایی است که برای موفقیت هم به کار و تلاش زیاد نیاز دارد و هم به خلاقیت. همین حالا در شبکه‌های اجتماعی چقدر کتاب‌فروشی‌های مختلف هستند که سعی می‌کنند با ترفند و تدبیری کتاب‌خوانان بیشتری را به جمع مشتریانش اضافه کنند. تخفیف می‌دهند، کتاب نایاب و کمیاب می‌آورند، کتاب قیمت قدیمی می‌فروشند و خلاصه می‌دانند کتاب‌فروش موفق در فروشگاهش نمی‌نشیند و پا روی پا نمی‌اندازد و منتظر مشتری نمی‌نشیند. خودش دست‌به‌کار می‌شود، عرق می‌ریزد، یک کار خلاقانه می‌کند، کمی از سودش می‌زند تا بالاخره کسب‌وکارش روی غلتک بیفتد و عایدی‌اش بیشتر شود. این وضع، خاص حالا نیست که رقابت زیاد شده و دست بالای دست فراوان. کتاب‌فروشی از قدیم‌الایام کسب‌وکار پرزحمتی بود.

 257424

حراج کتاب و مجله خارجی در خیابان نادری/ جمهوری، مرکز فرهنگی آمریکا در تهران

حراجی کتاب

به اواخر دهه ۱۳۳۰ برویم، جایی که ابراهیم رمضانی، صاحب کتاب‌فروشی و انتشارات «ابن‌سینا»، خسته و کلافه از کسادی بازار، فکر بکری به سرش زد و تصمیم گرفت کتاب‌هایش را به شیوه حراجی بفروشد. اول سفارش ساخت مُهری بیضی‌شکل داد که روی آن تاریخ فرنگی و کلمه Sold حک شده بود. بعد که مهر آماده شد، شروع کرد به انتخاب کتاب‌ها و مُهر زدن روی جلد آن‌ها. خیلی نگذشت که آوازه حراج کتاب همه‌جا پیچید و خیلی‌ها راهی «ابن‌سینا» شدند.

 257442

نشان انتشارات معرفت

قرعه کتاب

مصادف همان ایام، حسن معرفت ابتکار دیگری برای رونق دادن به کتاب‌فروشی «کانون معرفت» از آستینش درآورد. ابتکار معرفت «قرعه کتاب» بود. او نام کتابی را روی کاغذ می‌نوشت و در پاکتی سربسته می‌گذاشت و پاکت‌ها را در جعبه‌ای قرار می‌داد. مشتری ده ریال می‌داد و پاکتی انتخاب می‌کرد و پس از باز کردن پاکت، کتابی را که نامش در آن نوشته شده بود تحویل می‌گرفت و این دیگر بسته به بخت و اقبال خریدار بود که قرعه چه کتابی به او افتاده باشد. گاهی بهای کتابی که از قرعه درمی‌آمد چندین برابر وجه پرداخت شده بود. این کار معرفت آن‌قدر گرفت که هر روز پشت در دکانش صفی طول و دراز بسته می‌شد. حتی بعضی‌ها می‌آمدند به شیوه قرعه کتاب می‌خریدند و می‌بردند کنار خیابان بساط می‌کردند و سودی هم نصیب آن‌ها می‌شد.

 257424

کتاب کیلویی

محمود کاشی‌چی، صاحب کتاب‌فروشی «گوتنبرگ»، یکی دیگر از کسانی بود که برای فروش بیشتر یکی از مشهورترین شیوه‌های مبتکرانه فروش کتاب را پایه گذاشت. کاشی‌چی که مثل همه کتاب‌فروشانِ هم‌دوره‌اش گرفتاری‌های مالی داشت، تصمیم گرفت کتاب‌هایش را به صورت کیلویی بفروشد. کاشی‌چی، مثل هر کاسب دارای شم اقتصادی، شروع به تبلیغ شیوه فروش جدیدش کرد. او اعلام کرد تمام کتاب‌هایش را وزن می‌کند و کیلویی ۱۰ تومان می‌فروشد. طرح کاشی‌چی حسابی صدا کرد و در مطبوعات آن دوران بازتاب یافت و حتی نمایشنامه‌ای رادیویی هم درباره این موضوع پخش شد. خریداران کتاب به گوتنبرگ هجوم می‌آوردند و ساعت‌ها برای خرید کتاب کیلویی صف می‌بستند. کاشی‌چی با این ابتکار دیونش را ادا کرد و اوضاع مالی‌اش سروسامانی گرفت و مقابل دانشگاه تهران پاساژی بزرگ بنا کرد و کتاب‌فروشی «گوتنبرگ» را هم به همان‌جا انتقال داد. بعدها فروش کتاب کیلویی رواج پیدا کرد و سایر کتاب‌فروشان هم از این روش استفاده کردند.

257423 

این تنها ابتکار «گوتنبرگ» نبود. طرح دیگر این کتاب‌فروشی که باز در مطبوعات مورد توجه قرار گرفت، تعیین جایزه برای خرید کتاب بود. اگر کسی کتابی به قیمت ۱۰۰ ریال از این کتاب‌فروشی می‌خرید، در قرعه‌کشی جایزه ۸۲۰ هزار ریالی شرکت داده می‌شد.

 257421

چرخ‌دستی کتاب

فروش کتاب با چرخ‌دستی یکی دیگر از راه‌هایی بود که در سال‌های قبل از انقلاب گاهی در کوچه و خیابان دیده می‌شد. آن سال‌ها خبری از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی نبود که همیشه و در هر لحظه آدم‌ها را با تبلیغ فلان کتاب و بهمان ناشر بمباران کند و درنتیجه چرخ‌دستی کوچکی که تعدادی کتاب روی آن به شیوه‌ای چیده شده بود که جلد کتاب‌ها قابل تماشا باشد، راهی منطقی برای فروش کتاب به نظر می‌رسید.

اینها نخستین گام‌های خلاقانه برخی کتاب‌فروشان برای رونق دادن به کسب‌وکارشان بود. برخی از روش‌های فعلی فروش کتاب در فضای مجازی در واقع شکل پیشرفته و گاه حتی بی‌تغییر همان شیوه‌های قدیمی است. یاد پیشگامان کتاب‌فروش، که ترجیح داده بودند با فروش کتاب ارتزاق کنند، گرامی.

 

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
دیدگاه
پربازدیدها
آخرین اخبار