دستیابی به اسکلتی که تاریخ تخت جمشید را روشنتر میسازد
اسکلتهایی که تاریخ ۳۳۰ پیش از میلاد را دارند، به گمان فراوان مربوط به رویدادهای در پیوند با یورش اسکندر به تخت جمشید هستند.
اول صبح؛ در ششمین فصل کاوش در آبراهههای تخت جمشید در چند روز گذشته، کاملترین اسکلت بر جای مانده به دست آمد. همچنین آزمایشهایی انجامشده روی DNA اسکلتهایی که در فصلهای پیشین بهدست آمده نشان میدهد نژاد افرادی که در دروازه ناتمام بودند بیشتر از ساتراپیهای نواحی سوریه و آناتولی تشخیص داده شدهاند.
در شش فصل کاوش در آبراهههای تخت جمشید تاکنون برجایماندههایی (: بقایایی) از اسکلت ۲۰ انسان (مرد و زن) بهدست آمده و یکی از کاملترین این اسکلتها در چند روز گذشته و در ششمین فصل کاوش بهدست آمد.
این روزها ششمین فصل کاوش باستان شناختی آبراهههای تخت جمشید به سرپرستی احمدعلی اسدی در جریان است. این کاوش در حیاط جنوبی کاخ تچر انجام میشود که به کشف و شناسایی برجایماندههایی از اسکلت انسانی (به گمانی اسکلت یک مرد) انجامیده است.
علی اسدی، هموند (: عضو) هیات علمی گروه باستانشناسی دانشگاه هنر شیراز و سرپرست ششمین فصل کاوش در آبراهههای تخت جمشید، با اشاره به کشف این اسکلت و اهمیت آن گفت: در گذشته در محدودهی نزدیک به کف آبراهه کاخ تچر یک فَک انسانی به دست آمده بود که میان تهنشینها (: رسوبات) بود. فَک یادشده نشانگر این بود که با گل و لای حمل شده است و دیگر اجزای آن شناسایی نشد. اما اکنون یک اسکلت کامل و آن هم در کف سنگیِ آبراهه به دست آمد که از دید باستانشناختی از ارزش بالایی برخوردار است چراکه آثاری که روی کف به دست میآید از اهمیت بسیار زیادی در لایه نگاری باستان شناختی، هم از دید گاهنگاری و هم بازسازیِ روند رخ داده برای هر یافتهای – در اینجا اسکلت- برخوردار است.
نژاد سوری- آناتولیایی برای اسکلتهای تخت جمشید
وی ادامه داد: به گمان بسیار تاریخ این اسکلت مربوط به پس از ویرانی تخت جمشید است. اسکلت رو به پهلوی راست قرار دارد و جمجمه به سمت خاور (: شرق) است. بر روی اسکلت، ۳ قطعه سنگ قرار دارد که دست کم یک عدد از آنها دارای نقشهای تزیینی همانند پلکانهای پیرامون حیاط کاخ تچر است. افزونبر اسکلت یافت شده، قطعههای بسیار و درخور نگرشی از کنگرههای شکستهشده پلکانهای یادشده نیز در درون آبراهههای حیاط کاخ تچر یافت شده است.
اسدی باتاکید برآنکه این سنگهای کنگرهای احتمالا مربوط به جابهجایی ساختمایههای (: مصالح) ساختمانی کاخ G با آرمان ساخت کاخ نامور به H در تخت جمشید هستند، ادامه داد: در دوره هخامنشیان کاخی وجود داشت که با توجه به آنکه هیچ نامی از آن باقی نمانده از این رو اشمیت (کاوشگر آلمانی) نام آن کاخ را «G» میگذارد. اطلاعاتی از این کاخ در دست نیست اما میدانیم که از ساختمایهی آن برای ساخت کاخی در جنوب حیاط کاخ تچر در دوران پس از هخامنشیان استفاده شده است.
وی ادامه داد: به احتمال فراوان در زمان انتقال و جابهجایی بسیاری از کنگرههای سنگی پلکان کاخ V »» به محل کاخ «V» شکسته و به صورت عمدی داخل آبراهههای حیاط تچر ریخته شدهاند. هنوز نمیدانیم که چرا این کنگرهها به صورت عمدی شکسته شدهاند شاید از این رو باشد که بتوانند سادهتر جابهجا شوند. اکنون بخشی از این ساختمایهها را روی این اسکلت به دست آوردهایم که به استخوانها چسبیده است. اگر بتوانیم با آزمایشهای گاهنگاری مطلق، زمان مرگ این اسکلت را به دست آوریم ممکن است بتوانیم به زمان درست این عملیات جابهجایی کاخها دست پیدا کنیم، چراکه تاکنون این مهم برایمان همچون راز مانده است.
سرپرست ششمین فصل کاوش در آبراهههای تخت جمشید اشاره کرد که هیچگونه ساختار گورسپاری مانند (چاله گور) پیرامون اسکلت یافتشده شناسایی نشد. با این حال بسیار بعید است، وجود ۳ سنگ در امتداد طولی اسکلت یافت شده اتفاقی باشد. با توجه به آنکه کاوش همچنان ادامه دارد و نظر به حضور یک متخصص آسیبشناسی استخوانهای باستانی در روزهای آتی ممکن است ناگفتههای بیشتری دربارهی این کشف روشن شود.
اسدی ادامه داد: البته که این تنها اسکلتی نیست که در آبراهههای تخت جمشید کشف شده و در فصلهای پیشین کاوش، نزدیکبه ۲۰ مورد اسکلت در شش فصل به دست آمده که به گفتهی وی، آزمایشهای نخستین آن اسکلتها انجام شده و باید نتایج پایانی روشن شود. اما تاکنون برپایهی آزمایشهای رادیو کربن انجام شده تاریخ ۳۳۰ پیش از میلاد یعنی محدوده زمانی حمله اسکندر را نشان دادهاند. البته شماری از این دادهها نیز تاریخ ۱۸۰ پیش از میلاد را نشان دادهاند. مرحله دیگری از آزمایشها در جریان است تا تاریخ هر مورد بهگونهی درستتر روشن شود.
این باستانشناس یادآوری کرد: اسکلتهایی که تاریخ ۳۳۰ پیش از میلاد را دارند، به گمان فراوان مربوط به رویدادهای در پیوند با یورش اسکندر به تخت جمشید هستند. البته نه آنکه حتما در همان زمان حمله و گرفته شدن تختگاه ارخ داده باشد چراکه تاریخگذاری مطلق تا این اندازه دقیق نیست و عموما چند سال نوسان دارد اما میتواند رویدادهای مربوط به بازه زمانی چند سال پس از یورش اسکندر و آشوبهایی که وجود داشته را در دسترس ما بگذارد. هماکنون با آزمایشهایی که روی DNA اسکلتهای پیشین انجام شده، نژاد افرادی که در دروازه ناتمام بودند بیشتر مربوط به ساتراپیهای نواحی سوریه و آناتولی تشخیص داده شدهاند.
فنیترین بخش آبراهههای تخت جمشید
اسدی با پافشاری بر اهمیت کاوش در آبراهههای تخت جشمید گفت: آبراهه زیر کاخ تچر از فنیترین و دقیقترین بخش آبراهههای تخت جمشید هستند. چراکه همه این آبراههها با بلوکهای سنگی ساخته شدهاند. کف و دیوارها و سقف با بلوکهای سنگی ساخته و تراشیده شدهاند و با آبراهههایی که در صخرههای طبیعی کوه تراشیده شدهاند تفاوت دارند.
این باستانشناس ادامه داد: ریزبینی (: دقت) تراش این آبراههها کمتر از سنگتراشی روی کاخها نیست و تنها پرداخت نهایی را ندارند اما فنیترین ساختارهای معماری زیر تختگاه و یا همان آبراههها هستند.