چرا مدام کارهایمان را به فردا موکول می‌کنیم؟

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

شاید در گذشته به دلایل مختلف به ما اجازه داده نشده روی پاهای خودمان بایستیم و الان باتوجه به اینکه توانایی آن را داریم نمی‌توانیم آن گونه که می‌خواهیم عمل کنیم و نمی‌توانیم خودمان را باور داشته باشیم. گاهی ترس ما از شروع، شکست، تنهایی، اعتماد به دیگران یا مسوولیت‌پذیری باعث می‌شود نتوانیم هیچ کاری انجام دهیم.

صبح اول؛ آیا شما هم مدام کارهایتان را به تعویق می‌اندازید، نمی‌توانید تصمیات خود را عملی کنید و نمی‌خواهید مسوولیت عواقب آن‌ها را بپذیرید؟ این موضوع می‌تواند به اعتماد شما به توانایی‌های خود در تصمیم گیری یا تجاربی که از قبل داشته‌اید مربوط باشد. اما وقت آن نرسیده که تغییری در رفتارهای خود ایجاد کنید؟

همه ما ممکن است حداقل یک بار یا چند بار در شرایطی قرار گرفته باشیم که با وجود آنکه می‌دانیم چه کار باید بکنیم، ولی قادر به انجام آن نیستیم. مثلاً زمانی که مهلت پروژه یا کاری به پایان رسیده؛ اما ما هنوز حتی اولین قدم را هم برنداشته‌ایم؟

طبیعی است در چنین شرایطی دچار استرس شویم، اما چرا نمی‌توانیم کاری را مقابله با آن انجام دهیم؟ ضمن آنکه اگر همیشه این گونه رفتار کنیم با گذشت زمان عادت خواهیم کرد و نهایت به رفتار همیشگی شما تبدیل خواهد شد.

مکانیسم اجتناب چگونه عمل می‌کند

طیبه شاهمرادی فر، دکترای روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس، درمانگر کلینیک هیلان و خانه تجربه می‌گوید: اجتناب راهبرد یا مکانیسمی است که شاید بیشتر ما در زندگی خود به آن برخورد کرده باشیم، مثلاً اینکه دوست داریم به آدم‌ها نزدیک شویم، اما چیزی مانع ما می‌شود یا در روابطی هستیم که می‌دانیم داریم به خودمان آسیب می‌زنیم؛ ولی بازهم انگار چیزی جلوی ما را برای انجام آن کار می‌گیرد.

می‌خواهیم کتاب بخوانیم، در کارمان پیشرفت کنیم، ورزش کنیم، رژیم بگیریم، کلاس موسیقی برویم و…، اما انگار چیزی باعث توقف ما می‌شود و همیشه آن‌ها را به فردا موکول می‌کنیم.

آیا شما هم خود را برای عقب انداختن کارهایتان مقصر می‌دانید؟

انگار همیشه در سیکل معیوبی گیر افتاده‌ایم؛ یعنی همان قدر که برای شروع کردن چیزهایی که به نفع ماست و تمام کردن چیزهایی که به ضرر ماست تمایل داریم؛ اما وقتی پای عمل کردن پیش می‌آید نمی‌توانیم و انگار دوست داریم فرار کنیم.

بسیاری اوقات هم ممکن است رفتار خود را این گونه توجیه کنیم که بی‌عرضه و تنبل هستیم یا توانایی انجام خیلی از کارها را نداریم. بدین ترتیب خودمان را مقصر می‌دانیم یا احساس گناه می‌کنیم؛ چیزی که می‌تواند اوضاع را بدتر و همچنین مدام این سیکل را تکرار کند.

چرا نمی‌توانیم نتیجه بگیریم؟

گاهی ممکن است بیش ازاندازه به خودمان فشار بیاوریم و با راهکارهای مختلف به جای بهتر کردن اوضاع به بن بست برسیم و نتوانیم نتیجه خوبی بگیریم.

در این گونه مواقع این سؤال به ذهنمان می‌رسد که چه کار می‌توان کرد؟ به گفته این روانشناس در این گونه مواقع بهتر است سعی کنیم بدون هیچ قضاوتی به شیوه دیگری به اتفاقات زندگی خود نگاه کنیم و ببینیم چرا مدام در چرخه‌های تکراری گذشته گیر می‌افتیم.

ما دقیقاً از چه چیزی فرار می‌کنیم؟

دکتر شاهمرادی فر می‌گوید مهم‌ترین کار آن است که وقتی این گونه عمل می‌کنیم و نمی‌توانیم تصمیمات مهم خود را عملی کنیم سعی کنیم بفهمیم دقیقاً می‌خواهیم از چه چیزی فرار کنیم. معمولاً ابتدا جواب سؤالات ما همان توجیهات قبلی خواهد بود.

اما اگر تنبل هستیم چرا نمی‌توانیم ازآن لذت ببریم؟ یعنی بهتر است اگر نمی‌توانیم اقدامی کنیم با آنچه وجود دارد کنار بیاییم؟ شاید اجتناب‌های ما دلایلی دارد که ریشه آن‌ها باید بررسی شود. در واقع دلیل این گونه رفتارهای ما بنا به تجاربی که در زندگی داریم می‌تواند متفاوت باشد.

با ترس‌های خود مواجه شوید

شاید در گذشته به دلایل مختلف به ما اجازه داده نشده روی پاهای خودمان بایستیم و الان باتوجه به اینکه توانایی آن را داریم نمی‌توانیم آن گونه که می‌خواهیم عمل کنیم و نمی‌توانیم خودمان را باور داشته باشیم.

گاهی ترس ما از شروع، شکست، تنهایی، اعتماد به دیگران یا مسوولیت‌پذیری باعث می‌شود نتوانیم هیچ کاری انجام دهیم.

اما اگر بتوانیم متوجه دلایل واقعی اجتناب خود شویم می‌توانیم مسئولیت پیامدهای آن‌ها را نیز پذیرا شویم. اما بسیاری اوقات تجاربی که قبلاً داشته‌ایم باعث می‌شود به جای مواجه شدن با این پیامدها بخواهیم باز هم از آن‌ها فرار کنیم.

با خودمان مهربان باشیم

به گفته این روانشناس، مهم‌ترین کار آن است که با تأمل بر دلایل اجتناب خود و فهمیدن آن‌ها با خودمان مهربان باشیم و ببینیم برای تغییر شرایط چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم؛ درست مانند زمانی که می‌خواهیم با دیگران همدلی کنیم با خودمان هم این گونه رفتار کنیم.

منظور از همدلانه رفتار کردن سهل‌گیری نیست؛ چون نه سخت‌گیری به تنهایی می‌تواند مؤثر واقع شود و نه سهل‌گیری. ولی چیزی بین این دو می‌تواند به ما کمک کند. یعنی ابتدا متوجه دلایل بروز مشکلات شویم و بعد به خودمان کمک کنیم تا به تدریج تغییرات را شروع کنیم.

در واقع همان گونه که باید متوجه ریشه دردهای جسمانی خود شویم باید بدانیم ریشه مشکلات رفتاری ما هم چیست تا بتوانیم آن‌ها را درمان کنیم. البته بسیاری اوقات خودمان به تنهایی قادر به انجام این کار نیستیم و باید از متخصص کمک بگیریم.

منبع: همشهری
آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
دیدگاه
پربازدیدها
آخرین اخبار