چرا بعضی وقتها «زمان» زود میگذرد؟
محققان در یک مطالعۀ تازه، ارتباط میان نوع تصاویری را که افراد مشاهده میکنند با ادراکی که از گذر زمان دارند مرتبط کرده و به نتایج جالبی رسیدهاند.
اول صبح؛ یک مطالعهی جدید به این نتیجه رسیده است که تصاویر بیادماندنی و منظم کاری میکنند که لحظات طولانیتر به نظر برسند؛ بر این اساس نحوه پردازش ما از زمان با چیزهایی که میبینیم ارتباط دارد.
اگر به نظر میرسد زمان خیلی سریع میگذرد، یک مطالعه جدید برای چگونگی کم کردن این سرعت و ایجاد لحظات بیادماندنی، مبنایی علمی ارائه میدهد.
این مقاله که ماه گذشته در مجله علمی Nature Human Behavior منتشر شد، میان نحوهی پردازش تصاویر خاص توسط مغز انسان و مدت زمانی که تصور میکنیم سپری شده، ارتباطی را مشخص میکند: محققان دریافتند که هر قدر یک تصویر بیادماندنیتر باشد، ما احساس میکنیم مدت زمان بیشتری را با آن سپری کردهایم.
مارتین وینر، عصبشناس شناختی دانشگاه جورج مِیسون و از نویسندگان این مقاله، میگوید: «وقتی چیزهایی را میبینیم که مهمتر یا مرتبطتر هستند، مانند چیزهایی که بیادماندنیتر هستند، برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر، حس زمان خود را بسط میدهیم.
تحقیقات پیشین نشان داده است که برخی عناصر حسی به شیوههای مهمی در چگونگی تجربهی ما از گذر زمان نقش دارند. برای نمونه، محرکهای بلندتر، روشنتر یا شدیدتر کاری میکنند که لحظهها طولانیتر به نظر برسند و همین امر در مورد تماشای ساعت نیز صدق میکند، یعنی سبب کند به نظر رسیدن گذشت زمان میشود. ممکن است عبارت «وقتی خوشحالی زمان زود میگذرد» نیز درست باشد، چون ترشح دوپامین میتواند ساعت درونی فرد را تسریع کند.
ریتم زیستی (یا بیولوژیکی) ما که چرخه خواب و بیداری را تنظیم میکند، نوعی ساعت بدن است، اما تاثیری بر شیوه ذهنی تجربهی ما از گذر زمان ندارد. وینر میگوید به همین ترتیب، حس زمان ما به یک ناحیه از مغز نسبت داده نمیشود، بلکه ترکیبی از فعالیتهای مغزی و عوامل دیگر، رابطه ما با زمان را مشخص میکند.
ویرجینی ون واسنهُو، عصبشناس شناختی دانشگاه پاریس-ساکلِی در فرانسه که در این مطالعه شرکت نداشته، میگوید: «از آنجا که ما یک اندام حسی مختص رمزگذاری زمان نداریم، همه اندامهای حسی در واقع اطلاعات زمانی را منتقل میکنند.»
برای درک بهتر این رابطه، دانشمندان آزمایشهای متعددی را طراحی کردند تا بررسی کنند چگونه تصاویر بر نحوه احساس ما از حرکت زمان اثر میگذارند. در تمام مراحل تحقیق، آنها به شرکتکنندگان بین ۳۰۰ میلیثانیه تا یک ثانیه فرصت دادند تا یک تصویر را چندین بار با تصاویر مختلف تکراری مشاهده کنند.
آنها تصاویری از یک مجموعهی ۲۵۲ تایی را به شرکتکنندگان نشان دادند که هم از نظر «بهم ریختگی» و هم از نظر داشتن تعداد محرکهای یک صحنه و اندازه چیزهایی که در صحنه نمایش داده میشد متفاوت بودند.
پس از نشان دادن هر تصویر، محققان از شرکتکنندگان پرسیدند احساسشان در مورد صحنهها چیست، آیا مدتزمان «طولانی» به آنها نشان داده شدند یا «کوتاه». تیم از آنها خواست دکمهای را فشار داده و نگه دارند تا نشان دهند مدت زمانی که احساس میکنند تصویر را مشاهده کردهاند، چقدر است.
چند روند روشن آشکار شد: به نظر میرسید صحنههایی با اندازهی بزرگتر، زمان را افزایش میدهند، یعنی شرکتکنندگانی که این تصاویر را دیدند احساس کردند آنها را برای مدت طولانیتری از زمان واقعی دیدهاند. از سوی دیگر، صحنههای شلوغ و بهمریخته، زمان را کاهش میدهند، یعنی شرکتکنندگان میگویند این تصاویر را برای مدت کوتاهتری دیدهاند.
سپس، محققان مجموعهای از ۱۹۶ تصویر را جمعآوری کردند که یک مدل یادگیری ماشینی بر اساس میزان بیادماندنی بودن، آنها را رتبهبندی کرده بود. به شرکتکنندگان هر یک از این تصاویر نشان داده شد و روز بعد، محققان آزمایشی انجام دادند تا ببینند آنها کدام تصاویر را به خاطر میآورند و کدام تصاویر را فراموش کردند.
شرکتکنندگان گفتند تصاویری که رتبهشان خاطرهانگیزترین است، برای مدت طولانیتری به آنها نشان داده شدند، حتی اگر اینطور نبود و احتمال به یاد آوردن تصاویری که آنها فکر میکردند مدتزمان بیشتری دیدهاند، بیشتر بود.
در آخر، تیم تصاویر را به یک مدل یادگیری ماشینی داد که برای پردازش تصاویر در طول زمان آموزش دیده بود، پردازشی مشابه پردازشی که مغز انسان انجام میدهد. آنها دریافتند تصاویری که رتبهشان خاطرهانگیزتر بود، توسط رایانه سریعتر پردازش میشوند.
این نتایج نشان میدهد که درک ما از زمان با پردازش بصری ارتباط دارد. وقتی با اطلاعات جالب، جدید یا مهم مواجه میشویم، ممکن است هنگام تحلیل، درک و درونی کردن یک صحنه، زمان کند به نظر برسد.
ویلما بینبریج، عصبشناس شناختی دانشگاه شیکاگو که در این مطالعه شرکت نداشت، میگوید: «گاهیاوقات، همین پردازش اضافه یا کمتر است که سرعت سپری شدن زمان و احساس ما از زمان را تغییر میدهد.»
با این حال، محققان به طور دقیق نمیدانند چرا این رابطه وجود دارد. مطالعات آینده میتواند تعداد بیشتری از شرکتکنندگان را شامل شود یا دانشمندان میتوانند آزمایش کنند که آیا میتوان مغز را به طور مصنوعی تحریک کرد تا به روش خاصی، زمان و حافظه را پردازش کند یا خیر.
اما برای کسانی که علاقه دارند سرعت زندگی را کاهش دهند، تیم محققان به یک نکته مهم اشاره میکند:
«چیزی که ما دریافتیم این است که اگر مایلید احساس کنید همه چیز طولانیتر سپری میشود، باید به دنبال چیزهایی باشید که به خودی خود خاطرهانگیزتر هستند. یعنی چیزهایی که برای شما جدید و جالب و تازه هستند. به همین دلیل است که به نظر ما تعطیلات طولانیتر به نظر میرسند.»