نقد سریال تِد (Ted)؛ ماجراهای این خرس بددهن را ببینیم یا نه؟
تد در این سریال همان خرس عروسکی لاابالی و بددهنی است که در فیلم سال ۲۰۱۲، در کنار مارک والبرگ، تازه و جذاب به نظر میرسید؛ اما حالا بدون والبرگ و بدون هیچ جذابیت و خلاقیت تازهای، فقط یک عروسک لاابالی بددهن است.
اول صبح؛ سریال هفت قسمتی «تد» که تمام قسمتهای آن دو روز قبل به صورت همزمان منتشر شدند، نوعی پیشدرآمد داستانی برای فیلمهای سینمایی «تد» و «تد ۲» است که در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۵ اکران شدند.
در این سریال ما به دورۀ نوجوانی جان بنت میرویم؛ یعنی زمانی که تازه چند سال از زنده شدن جادویی خرس عروسکیاش میگذرد. حالا جان یک پسر شانزدهسالۀ دبیرستانی است؛ یک پسر ساده، کمتجربه و گاهی توسریخور. اما تد تقریبا همان شخصیتی را دارد که در فیلمهای قبلی داشت.
این خودش شاید اولین اشکال سریال باشد؛ در فیلمهای قبلی، رابطۀ جان و تد رابطۀ بین دو دوست با روحیات نسبتا مشابه بود؛ آنها به هم کمک میکردند، سر به سر هم میگذاشتند و با هم از چالشها عبور میکردند؛ اما در اینجا تد بیشتر نقش نوعی هدایتکننده را برای جان دارد؛ البته اگر بشود اسم کاری که میکند را «هدایت» گذاشت! در اینجا این تد است که جان را به دنیای مواد مخدر معرفی میکند و اوست که راه تجربههای تازه (و عموما نه چندان مثبت) را در مقابل جان باز میکند. این موضوع تاحد زیادی جاذبۀ شخصیت تد را از بین میبرد و او را از یک «دوست و همراه قدیمی» کاملا به سطح یک «رفیق ناباب» تنزل میدهد.
داستان سریال در هر قسمت عمدتا متمرکز بر یک موضوع متفاوت است؛ مثلا در قسمت اول، تد به خاطر خرابکاریهایش در خانه مجبور میشود همراه جان به مدرسه برود. او تمام تلاشش را میکند تا از مدرسه اخراج شود و همین تلاش منجر به اولین استفادۀ او و جان از مواد مخدر میشود.
با اینکه لحظات خندهدار در سریال وجود دارد، اما واقعا در مقایسه با فیلمها، نه صحنههای خندهدار بیشتر و جذابتری را شاهد هستیم و نه هیچ نکتۀ تازه و بدیع دیگری در کار است؛ شخصیت جان دیگر آن جذابیتی را که با بازی مارک والبرگ داشت ندارد و شخصیت تد هم دقیقا همان چیزی است که بود؛ با همان شوخیها، همان بددهنیها، همان علاقه به فیلم دیدن و همان جنس خرابکاریها. اگر کسی با خاطرۀ خوشی که از دیدن فیلم سینمایی «تد» داشته است به سراغ این سریال برود، احتمال زیادی وجود دارد که انتظاراتش برآورده نشوند.
البته طرفداران شخصیت و سبک بیان تد، ممکن است انتظاری غیر از تماشای دوبارۀ همان تکیهکلامها و فحاشیها نداشته باشند، اما از یک دید هنریتر و منتقدانهتر، نمیتوان این سریال را یک تلاش موفق برای بازگشت به یک شخصیت کمدی جذاب قلمداد کرد.
یک نکتۀ دیگر هم هست که کفۀ منفی تماشای این سریال را سنگینتر میکند؛ در فیلمهای قبلی، دنیای سریال دنیای بزرگسالان بود و بنابراین شاید سبک بیان و رفتارهای پردهدرانه، تا حدی قابل تحملتر بودند؛ اما در سریال، دنیا دنیای نوجوانهای دبیرستانی است و همین باعث میشود که پردهدریها پردهدرانهتر و ناهنجاریهای اخلاقی ناهنجارتر جلوه کنند.
به عبارت دیگر گویا سریال «تد» میخواهد جاذبهاش را از تاکید بیشتر و بیپرواتر بر عناصر کمتر اخلاقی یا خلاف عرف عام به دست بیاورد؛ اما در دنیایی که رسانههای اجتماعیاش پر شدهاند از انواع شوخیهای مبتذل و سبک بیانهای رکیک و بیارزش، به نظر میرسد که حتی طرفداران پر و پا قرص کمدی هم بهتر است به دنبال خندههای عمیقتر و باارزشتری بگردند.