خاویار بعد از انقلاب چطور حلال شد؟

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

از روزی که به شیلات رفتم پیگیر بحث خاویار و حلیت آن بودم. بعضی دوستان در شیلات شمال مثل آقای علیرضا فردوسی‌پور که قبل از من از دادستانی انقلاب به شیلات آمده بود و در شیلات خیلی زحمت کشیده بود، نیز در این زمینه اطلاعات خوبی را در اختیار من گذاشت. در آن زمان باور عمومی این بود که ماهیان خاویاری از نژاد سگ‌ماهی هستند و چون سگ‌ماهی فلس ندارد پس حرام است.

اول صبح؛ سید محمد میرمحمدصادقی نوشت: من نامه‌ای به‌عنوان رئیس شیلات خدمت امام‌خمینی نوشته بودم تا ایشان در جریان چگونگی تشکیل شیلات قرار داشته باشند. حضرت امام بعد از دریافت و مطالعه‌ی آن در حاشیه‌ی آن نوشته بودند: طبق نظر کارشناسان متعهد اقدام بشود. بعد از دریافت نظر امام سوال این بود که کارشناس متعهد یعنی چه؟ یعنی نمازشب بخواند، انقلابی و مبارز باشد؟ بالأخره از حضرت امام‌خمینی درباره‌ی واژه‌ی متعهد سوال شد. ایشان فرموده بودند: «متعهد، یعنی کارشناسی که به علم خیانت نکند. یعنی راجع‌به موضوعی علمی دروغ نگوید».

یکی از شخصیت‌های تاریخ معاصر که به دلیل حضور در مبارزات سیاسی و همچنین فعالیت‌های اجتماعی اقتصادی منشأ اثرات زیادی بود مهندس سیدمحمد میرمحمدصادقی است. وی در زندگی خود تجربیات زیادی در زمینه‌های گوناگون داشت. جلوگیری از انحرافات و بدعت‌های دینی، پیوستن به صف مبارزین در حزب ملل اسلامی، مجاهدت در راه برقراری حکومت اسلامی و تحمل ۸ سال اسارت در زندان‌های رژیم شاه، گوشه‌ای از فعالیت‌های اوست.

او که پس از انقلاب اسلامی، تحقق آرمان‌ها و آرزوهایش را در تثبیت جمهوری اسلامی جستجو می‌کرد، بارها در پست‌هایی چون وزارت کار، معاونت وزارت کشاورزی در امور شیلات و مدیریت شرکت شاهد به خدمت پرداخت و منشأ آثار متفاوتی بود. آنچه در ادامه می‌آید روایت وی از دوران تصدی معاونت شیلات وزارت کشاورزی است که در کتاب خاطرات او به نام «فریادی در تاریکی»، توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.

یکی از اقداماتی که در دوران حضور در شیلات انجام دادم و تا انت‌ها آن‌را به پیش بردم و موفق به اثبات آن شدم، بحث حلّیت خاویار بود. این مسئله در آن مقطع زمانی واقعاً کار شجاعانه‌ای بود و به این خاطر است که می‌توانم بگویم حلّیت خاویار در جمهوری اسلامی به نام من ثبت شده است و من آن‌را از افتخارات خود می‌دانم.

از روزی که به شیلات رفتم پیگیر بحث خاویار و حلیت آن بودم. بعضی دوستان در شیلات شمال مثل آقای علیرضا فردوسی‌پور که قبل از من از دادستانی انقلاب به شیلات آمده بود و در شیلات خیلی زحمت کشیده بود، نیز در این زمینه اطلاعات خوبی را در اختیار من گذاشت. در آن زمان باور عمومی این بود که ماهیان خاویاری از نژاد سگ‌ماهی هستند و چون سگ‌ماهی فلس ندارد پس حرام است.

بنابراین یک نظری دال بر حرمت خاویار وجود داشت که هم به‌لحاظ تعداد و هم به‌لحاظ عقیده خیلی هم قوی بودند و اعتقاد سخت و محکمی به این قضیه داشتند. بنابراین در برابر این حجم مخالفان، طرح حلّیت آن جرأت زیادی می‌خواست و من این جرأت و جسارت را داشتم و گفتم این‌کار را می‌کنم. ابتدا به بررسی منابع علمی در این زمینه پرداخته شد. من شخصاً مطالعه‌ی گسترده‌ای در این زمینه کردم و تقریباً اغلب آثار منتشرشده به زبان فارسی در این حوزه را مطالعه کردم.

من در مواردی که نیاز به دفاع دارم معمولاً خودم وارد مطالعه می‌شوم تا بر موضوع مسلط شوم. در آن مقطع من هم مطالعه می‌کردم و هم کار می‌کردم و هم در جلسات شرکت می‌کردم. طوری‌که هم نبض و هدایت کار به دستم باشد و هم خودم به یقین برسم. کتاب‌هایی که در ایران بود اغلب به زبان روسی بود و بیشتر درباره‌ی اینکه این فلس‌ها چه نوعی هستند و چند شکل هستند بحث کرده بودند. براساس این منابع برخی فلس‌ها مثلاً صدفی شکل‌اند و بعضی پولکی‌شکل و برخی به‌صورت سوزنی‌شکل است، که بیشتر در کوسه‌ها از این نوع هستند و به یک‌سری فلس‌ها هم که شکل لوزی روی باله‌ی ماهی‌های خاویاری قرار دارند گانوئیدی (لوزوی) می‌گویند.

هم‌زمان با مطالعه‌ی آثار علمی، برخی از دوستان را به قم فرستاده و از برخی از علما استفتاء کرده بودیم اما کار به‌جایی نرسیده بود. بررسی و سیر مطالعاتی به این نتیجه رسید که بحث حرمت خاویار یک بحث سیاسی است تا فقهی و سابقه‌ی ماجرا به روس‌ها و انحصار خاویار توسط آن‌ها در دوره‌ی قاجار برمی‌گردد. روس‌ها در دوره‌ی قاجار امتیاز صید ماهی در دریای خزر را از ایران گرفتند و این امتیاز به موازات سیاست‌های امتیازدهی شاهان قاجار به قدرت‌های بیگانه به‌خصوص روسیه و انگلستان بود. در آن دوره امتیاز کشتیرانی و متعاقب آن ماهیگیری انحصاری در دریای خزر نصیب روسیه شده بود. این امتیاز مصادف با انقلاب کمونیستی روسیه ملغی شد ولی در زمان دکتر مصدق بود که شرکت شیلات شمال ایران تأسیس شد.

یکی از مواردی که تردید مرا برانگیخت و تا حدودی بر سیاسی‌بودن این حرمت قطعی کرد، ارزش این نوع ماهی‌ها بود. ماهی‌های خاویاری سه نوع هست: اوزون‌بورون، طاس‌ماهی و فیل‌ماهی. خاویار فیل‌ماهی طلایی رنگ است و با قیمت بالایی - کیلویی۴۰۰ دلار- صادر می‌شد و به‌لحاظ ارزش درواقع طلاست. صادرات این نوع ماهی خاویاری در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی چیزی نزدیک به ۴۰ میلیون دلار در سال بود. این رقم، مبلغ نسبتاً قابل‌توجهی بود.

ارزش یک کیلو ماهی خاویاری معمولی هم برابر بالغ بر چهار دلار می‌شد و طبیعی بود که برای حفظ چنین منبعی همه نوع تدبیری را به کار می‌بردند و یکی از این تدابیر اعلام حرمت آن بود. یکی از تدابیر روس‌ها اطلاق لغت سگ‌ماهی برای ماهی خاویاری بود. آن‌ها با فرهنگ ما آشنا بودند و با توجه به فرهنگ ما که ماهی‌های بدون فلس را حرام می‌دانیم و مردم به‌طور طبیعی گرایشی به استفاده از آن‌ها ندارند، از این تفکر سوءاستفاده کرده بودند و چنین عنوانی را به آن دادند.

در اثر این تبلیغات، حرمت آن چنان جدّ‌ی گرفته می‌شد که آقای آیت‌الله احسان‌بخش که آن زمان نماینده‌ی امام در گیلان بود برای ما تعریف کرد و گفت: من خودم درباره‌ی یک فردی که خاویار خورده بود حد شرعی اجرا کردم. یعنی این قضیه تا آن اندازه مهم بود و من باور داشتم که روس‌ها این حرف را جا انداخته بودند که این سگ‌ماهی است.

البته سابقه‌ی تلاش در زمینه‌ی حلّیت خاویار به سال‌های قبل از انقلاب برمی‌گردد. از جمله در سال ۱۳۵۲ مرحوم آیت‌الله کمره‌ای که فردی مجتهد بود، به شیلات شمال رفته بود و خاویار را دیده بود. ایشان در آن‌موقع نظر داده بود که این ماهی حلال است. ولی آن‌موقع جوسازی شدیدی علیه او صورت گرفته بود و به‌خاطر این جوسازی‌ها این نظر فقاهتی و اجتهادی ایشان فراموش شد.

وقتی من وارد قضیه شدم ابتدا به سراغ آقای آیت‌الله صادق احسان‌بخش رفتم و گفتم: آقا داستان به این شکل است و نظر خود را با استناد به منابع مختلف برای ایشان اثبات کردیم. البتهبه کمک دیگران ازجمله خودِ آقای فردوسی‌پور از مدیران شیلات شمال بود و در این زمینه خیلی کمک کرد. یعنی تلاش همگانی و گروهی بود. آنجا به این نتیجه رسیدیم که برویم از امام‌خمینی نظر بخواهیم.

با تدبیری که شد جلسه‌ای با حضور برخی روحانیون شاخص در بندرانزلی تشکیل شد. از جمله علمای شرکت‌کننده در آن جلسه‌ی علمی علاوه بر آیت‌الله صادق احسان‌بخش نماینده‌ی امام‌خمینی (ره) در استان گیلان و امام‌جمعه‌ی رشت و دیگر علمای برجسته و شاخص استان گیلان، می‌توان به آیت‌الله سید جعفر کریمی دیوکلائی عضو دفتر استفتائات امام‌خمینی، آقای آیت‌الله شیخ احمد آذری‌قمی، آقای آیت‌الله سید عبدالمجید ایروانی و… اشاره کرد.

آقای محمدمهدی پورگل که آن‌موقع نماینده‌ی بندرانزلی در مجلس شورای اسلامی بود از مخالفین شدید حلّیت خاویار بود. وی می‌گفت: خاویار حرام است و به جد در این زمینه تلاش می‌کرد و اتفاقاً مدیرعامل وقت شیلات شمال به‌نام آقای حضرت‌زاد هم پشتوانه‌ی او بود. اینها به‌صورت یک گروه متنفذ مقابل ما قرار داشتند. علی‌رغم این مخالفت‌ها، برآیند نشست علما در بندرانزلی این شد که این نوع ماهی حلال است.

در شهر بندرانزلی و اطراف آن نقش صیادان در انتخابات خیلی مؤثر است، بنابراین هر کس بخواهد رأی بیاورد، باید سعی کند آرای آنان را جذب کند. این بود که ما باید همه‌ی این جوانب را درنظر می‌گرفتیم. با این احوال نماینده‌ی آن شهر یعنی آقای پورگل در جریان مقابل قرار گرفته بود. ایشان برای متقاعدکردن من یک‌روز به دفترم در شیلات آمد و صحبت کرد. اتفاقاً مجسمه‌ی ماهی اوزون‌برون هم بالای سر من بود. او گفت: آقا اینها چیه؟ اینها حرام است. گفتم: آقای پورگل، اگر امام گفتند خاویار حلال است، من اولین کسی هستم که می‌خورم. شما هم هیچ‌کاری نمی‌توانی بکنی. خلاصه آمده بود موضوع را جمع کند. ولی ما ایستادگی کردیم.

مخالفین ما جهت تحت‌الشعاع قراردادن این نشست علمی، تعدادی از روحانیون و طلّاب مدارس علمیه در بندرانزلی را تحریک کرده بودند و آن‌ها هم بدون دعوت وسط جلسه وارد شدند و سروصدا راه انداختند. از قضا آقای آیت‌الله سید جعفر کریمی دیوکلائی یکی از استادان وقت حوزه‌ی قم که مازندرانی هم بود درحال صحبت بود، با آن‌ها برخورد کرد و گفت: شما شاگردهای ما هستید و این خاویار ماهی حلال است. اصلاً اگر ماهی قشر داشته باشد حلّیتش کفایت می‌کند و این ماهی حلال است. با برخورد ایشان و به‌لحاظ مقام علمی و جایگاهی که داشتند همه ساکت شدند. ما نظر نهایی این جلسه را که حلیت خاویار بود صورت‌جلسه کردیم و اتفاقاً در آن صورت‌جلسه هم نظر کارشناس‎هایی که نظر داده بودند و هم نظر فقهی علما را آورده بودیم. سپس همه‌ی حاضران آن‌را امضاء کردند و از طریق آقای احسان‌بخش خدمت حضرت امام ارسال کردیم.

مجموع این فعّالیت‌ها چند ماهی طول کشید تا آن صورت‌جلسه تهیه شد. گفتنی است که من نامه‌ای هم به‌عنوان رئیس شیلات ضمیمه‌ی آن نامه خدمت امام‌خمینی نوشته بودم تا ایشان در جریان چگونگی تشکیل شیلات قرار داشته باشند. حضرت امام بعد از دریافت و مطالعه‌ی آن در حاشیه‌ی آن نوشته بودند: طبق نظر کارشناسان متعهد اقدام بشود. بعد از دریافت نظر امام، چندماه طول کشید تا با هم‌فکری آقای احسان‌بخش بررسی کنیم که این کارشناس متعهد یعنی چه؟

این متعهدی که می‌گوییم یعنی مثلاً نمازشب بخواند، انقلابی باشد، مبارز باشد، چه باشد؟ تا بالأخره از حضرت امام سؤال کرده بودند و واقعاً نظر امام‌خمینی درباره‌ی واژه‌ی متعهد خیلی از مسائل را روشن می‌کند. ایشان فرموده بودند: متعهد، یعنی کارشناسی که به علم خیانت نکند. یعنی راجع‌به موضوعی علمی دروغ نگوید. به‌هر تقدیر ما نامه‎ی جدیدی فرستادیم و گفتیم: طبق این صورت‌جلسات با این کارشناسان متعهد صحبت شده و همه را گزارش کردیم. در نهایت امام‌خمینی نظر تیم‌های کارشناسی را تأیید کردند و به ما ابلاغ نمودند و پس از آن ما هم یک کنفرانس تلویزیونی گذاشتیم و در آنجا من برای اولین‌بار یک‌دانه خاویار در دهانم گذاشتم و حلّیت خاویار رسماً اعلام شد.

 

منبع: انتخاب
آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
دیدگاه
پربازدیدها
آخرین اخبار