فال حافظ ۱۸ اسفند ماه ۱۴۰۲/ با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
دیوان اشعار حافظ، به ویژه به دلیل پیوندی که با قرآن کریم دارد، همیشه برای ایرانیان کتابی محترم و حتی مقدس بوده است. این تقدس و جنبۀ معنوی باعث شده که در سنت ما تفال زدن به دیوان این شاعر عارف امری مرسوم و موجه باشد.
اول صبح؛ خود حافظ نیز دلیل زیبایی بینظیر اشعارش را پیوند آنها با قرآن کریم میدانست: «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ، به قرآنی که اندر سینه داری». بیجهت نیست که مردم ایران نیز این شاعرِ حافظ قرآن را «زبان غیب» قلمداد کرده و گاهی برای کشف رازهای زندگی به دیوان اشعار او تفال زدهاند.
تفال امروز هجدهم اسفند ماه سال ۱۴۰۲ به دیوان لسانالغیب را در اینجا میخوانید:
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بیخبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارتگر بت نمیپرستی
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را
تا کی کند سیاهی چندین درازدستی
در گوشه سلامت مستور، چون توان بود
تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
آن روز دیده بودم این فتنهها که برخاست
کز سرکشی زمانی با ما نمینشستی
عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ
چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی
تفسیر عرفانی:
با آن کس که مدعی معرفت باشد، از عشق حرفی نزنید تا بیآن که خبری از این اسرار داشته باشد، در درد خودپرستی بمیرد. مقصود او از این شعر این است که هر آن کس که میخواهد منظور آفرینش و خلقت خود را دریابد، باید در راه عشق قدم بردارد؛ چرا که بیواسطه آن در خودپرستی اسیر میگردد و فرصت عمر را از دست میدهد. پس میتوان گفت عشق طوفانی از حوادث را پیش راه سالک پدید میآورد تا پس از پشت سر نهادن آن بتواند به هدف خلقت خود که همانا لقای یار و جاودانه شدن نزد اوست، دست یابد.
تعبیر غزل:
از دنیاپرستی بپرهیز و حواس خود را کمی متوجه آن دنیا کن و همواره از دنیاپرستان دوری کن که ارتباط و پیوستگی با این افراد جز ضرر و زیان مادی و معنوی چیزی در پی ندارد.