فال حافظ ۳۱ خرداد ماه۱۴۰۳/ وصل تو اجل را ز سرم دور همیداشت
دیوان اشعار حافظ، به ویژه به دلیل پیوندی که با قرآن کریم دارد، همیشه برای ایرانیان کتابی محترم و حتی مقدس بوده است. این تقدس و جنبۀ معنوی باعث شده که در سنت ما تفال زدن به دیوان این شاعر عارف امری مرسوم و موجه باشد.
اول صبح؛ خود حافظ نیز دلیل زیبایی بینظیر اشعارش را پیوند آنها با قرآن کریم میدانست: «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ، به قرآنی که اندر سینه داری». بیجهت نیست که مردم ایران نیز این شاعرِ حافظ قرآن را «زبان غیب» قلمداد کرده و گاهی برای کشف رازهای زندگی به دیوان اشعار او تفال زدهاند.
تفال امروز سی و یکم خرداد ماه سال ۱۴۰۳ به دیوان لسانالغیب را در اینجا میخوانید:
بیمهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست
هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست
میرفت خیال تو ز چشم من و میگفت
هیهات از این گوشه که معمور نماندست
وصل تو اجل را ز سرم دور همیداشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست
نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید
دور از رخت این خسته رنجور نماندست
صبر است مرا چاره هجران تو لیکن.
چون صبر توان کرد که مقدور نماندست
در هجر توگر چشم مرا آب روان است
گو خون جگر ریز که معذور نماندست
حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده
ماتم زده را داعیه سور نماندست
تفسیر عرفانی:
۱- آنقدر خود را شیفته و شیدای این نیت کردهای که آرام و قرار نداری. در همه حال به فکر او هستی. شب و روز شما در این اندیشه میگذرد.
۲- حضرت حافظ در بیت ششم میفرماید:
آن لحظه پیش آید که نگهبان و محافظ تو گوید: رنج و بال از جمال تو دور باد. عاشق دل خسته شما در گذشته است.
۳- از این فکر جدا صرف نظر کنید که فعلاً به صلاح و مصلحت شما نیست و برای شما زیان دارد. زیرا موجب از دست دادن عزیزی میشود.
تعبیر غزل:
عزیزی را از دست دادهای که میاندیشی هیچ کس در دنیا جای خالی او را برایت پر نمیکند و این موضوع تو را به شدت غمناک و بیتاب کرده است. فکر میکنی تمام زندگیت به او وابسته بود و اکنون که او رفته زندگی تو نیز فنا شده است. چاره کار شما جز صبر چیزی نیست، ولی به لطف خدا امیدوار باش که به زودی در رحمت دیگری به رویت گشوده خواهد شد.