زنی که ده سال است «بدون پول» زندگی می‌کند

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

ده سال پیش جو نمث (Jo Nemeth) شغلش را رها کرد و حساب بانکی‌اش را بست. امروز او نه تنها از این تصمیم پشیمان نیست بلکه بیش از هر زمان دیگری به زندگی بدون پول پایبند است.

شارون برودی به‌خوبی اولین کریسمسی را که با دوستش جو نمث گذراند به یاد دارد. سال ۲۰۱۶ بود و همزمان، اولین کریسمس او بدون همسرش، مونتی، که یک ماه قبل از آن به‌طور ناگهانی از دنیا رفته بود.

به گزارش اول صبح| برودی که در لیزمور واقع در شمال نیو ساوت ولز زندگی می‌کند، می‌گوید: «حتی نمی‌خواستم زنده باشم. اصلاً دلم نمی‌خواست به خرید بروم، هدیه بخرم یا هیچ کار دیگری انجام دهم. اما جو برای کمک پیش ما آمده بود؛ پیش من و دو پسر نوجوانم. در شب کریسمس به او گفتم که هدیه من به او این است که می‌توانیم با هم زباله‌گردی کنیم، کاری که تا آن زمان هرگز انجام نداده بودم. آن شب واقعاً این کار را کردیم».

4

برودی با شگفتی ادامه می‌دهد: «یک تجربه کاملاً متفاوت بود. چیزهایی که پیدا کردیم، وسایلی که کسب‌وکارهای محلی دور انداخته بودند، باورکردنی نبود. ما مقدار زیادی مواد غذایی سالم برای یک ضیافت کریسمس پیدا کردیم و همچنین دسته‌هایی از گل‌های زیبا که خانه را با آن‌ها تزئین کردیم. آن لحظه حس کردم که این گل‌ها هدیه‌ای از طرف مونتی بودند، هدیه‌ای که اگر جو نبود، هرگز دریافت نمی‌کردم. این اولین آشنایی من با سبک زندگی بدون پول جو بود».

یک سال پیش از این اتفاق، در سال ۲۰۱۵، جو نمث شغلش را در حوزه توسعه اجتماعی رها کرد، تمام پس‌اندازش را به دختر ۱۸ ساله‌اش، امی، بخشید و حساب بانکی‌اش را برای همیشه بست.

او می‌گوید: «۴۶ ساله بودم، شغل خوبی داشتم و با شریکی زندگی می‌کردم که دوستش داشتم، اما در عین حال، عمیقاً ناراضی بودم».

جو نمث سال‌ها بود که احساس نارضایتی و ناامیدی از نظام اقتصادی داشت. او می‌گوید: «احساس می‌کردم که در سیستمی زندگی می‌کنم که به دیگران و به سیاره زمین آسیب می‌رساند. حتی وقتی سعی می‌کردم خریدهای اخلاقی انجام دهم، باز هم نمی‌توانستم از این چرخه خارج شوم، در حالی که خودم در دنیایی از امتیازات زندگی می‌کردم».

2

نقطه عطف در زندگی نمث زمانی اتفاق افتاد که والدینش، که کشاورزانی بازنشسته بودند و به زندگی ساده عادت داشتند، کتابی درباره افرادی با سبک زندگی متفاوت به او دادند. او توضیح می‌دهد: «وقتی داستان مردی را خواندم که تصمیم گرفته بود بدون پول زندگی کند، ناگهان با خودم گفتم: خدای من، من هم باید این کار را انجام دهم».

مدتی بعد، نمث با کتاب مرد بی‌پول: یک سال زندگی رایگان نوشته مارک بویل آشنا شد؛ مردی که به مدت سه سال در بریتانیا بدون پول زندگی کرده بود. با الهام از او، اولین کاری که جو انجام داد، تهیه فهرستی از نیازهای اساسی‌اش بود.

او می‌گوید: «در نهایت، لیستم خیلی کوتاه شد، چون متوجه شدم که بسیاری از چیزهای ضروری را از قبل دارم، مثل قابلمه و ماهیتابه یا حتی یک مسواک. در واقع، برای یک زندگی راحت، چیز زیادی لازم نبود. بعد از آن، شروع کردم به پیدا کردن راه‌هایی برای تأمین نیازهایم بدون اینکه تأثیر منفی روی دیگران یا محیط‌زیست بگذارم».

جو نمث که اکنون ۵۶ ساله و مجرد است، نه خانه‌ای از آنِ خود دارد و نه دارایی خاصی. او از کمک‌های دولتی نیز استفاده نمی‌کند، پس‌اندازی ندارد و هیچ حامی مالی یا ذخیره پنهانی برای روز مبادا در اختیارش نیست.

در ابتدای مسیر، تأمین غذا بزرگ‌ترین دغدغه‌اش بود، اما خیلی زود دریافت که این نیاز را می‌تواند به‌سادگی برطرف کند. او توضیح می‌دهد: «در واقع، خیلی به سراغ زباله‌گردی نرفتم، چون نیازی به آن نداشتم.» نمث خودش محصولات غذایی پرورش می‌داد و دوستانش نیز مواد غذایی اضافی‌شان را به او می‌دادند. «خیلی‌ها در قفسه‌هایشان خوراکی‌هایی دارند که هیچ‌وقت از آن‌ها استفاده نمی‌کنند».

در مناسبت‌هایی مثل تولد یا کریسمس، به‌جای هدایای معمولی، از والدینش می‌خواست که چیزهای ضروری مانند یک کیسه پنج کیلویی برنج یا بسته‌ای شیر خشک برایش بخرند.

با گذشت زمان، نمث عمیق‌تر وارد مفهوم اقتصاد هدیه شد؛ سیستمی که در آن افراد بدون انتظار برای جبران، به یکدیگر کمک می‌کنند. او می‌گوید: «این بخش دوم، یعنی دریافت کردن بدون حس بدهکاری، برایم مدتی طول کشید تا جا بیفتد.» این روش با معامله و دادوستد متفاوت است، جایی که همیشه ذهنیت مالی وجود دارد: «من این را به تو می‌دهم، اگر تو آن را به من بدهی».

او می‌گوید: «اوایل وقتی کسی می‌گفت بیا این کار را برای من انجام بده و من در عوض چیزی به تو می‌دهم، جوابم این بود: نه، من فقط می‌آیم و کمکت می‌کنم، لازم نیست چیزی به من بدهی».

این سبک زندگی، نتیجه‌ای غیرمنتظره برایش داشت. نمث به‌خوبی می‌داند که در یکی از پرخطرترین گروه‌های در معرض بی‌خانمانی در استرالیا قرار دارد، اما درعین‌حال، هیچ‌وقت نگران نبوده که کجا زندگی خواهد کرد.

او می‌گوید: «درواقع حالا احساس امنیت بیشتری دارم تا زمانی که درآمد داشتم. در طول تاریخ بشر، امنیت واقعی همیشه از دل یک جامعه متحد شکل گرفته است، نه از داشتن پول. اکنون من زمان کافی دارم تا روی سرمایه اجتماعی خود کار کنم، به مردم کمک کنم، از دوستان بیمارم مراقبت کنم، به بچه‌هایشان برسم یا در باغ‌هایشان کار کنم. این یکی از مهم‌ترین مزایای زندگی بدون پول است».

1

جو نمث سه سال اول زندگی‌ بدون پول خود را در مزرعه‌ای که متعلق به یکی از دوستانش بود، سپری کرد. او با استفاده از مصالح دورریخته‌شده، کلبه‌ای کوچک برای خود ساخت. بعد از آن مدتی به نگهداری از خانه‌های دیگران پرداخت و یک سال را در یک «واگن آبی کوچک» در حیاط خانه یکی از دوستانش گذراند. در نهایت، در سال ۲۰۱۸، به خانه شارون برودی نقل مکان کرد و اکنون این خانه چندنسلی میزبان افراد مختلفی از جمله شریک جدید برودی، یکی از پسرانش، دختر جو، امی، همسر امی و سه فرزند کوچکشان است.

جو به جای پرداخت اجاره، در کارهای خانه مشارکت دارد؛ او آشپزی و نظافت می‌کند، باغچه سبزیجات را مدیریت می‌کند و محصولاتی مانند صابون، پودر لباسشویی و غذاهای تخمیری تهیه می‌کند تا هزینه‌های خانه کاهش یابد و اثرات زیست‌محیطی کم‌تر شود. او از این سبک زندگی لذت می‌برد و می‌گوید: «من عاشق خانه‌نشینی هستم و چالش تأمین نیازها بدون پول برایم مثل یک بازی هیجان‌انگیز است».

دخترش امی هم به تأثیر مثبت این سبک زندگی اشاره می‌کند و می‌گوید: «اگر بخواهیم ارزش مالی کارهای مادرم را حساب کنیم، احتمالاً بیشتر از اجاره‌ای که ما پرداخت می‌کنیم، به خانه کمک می‌کند. اما چیزی که حالا بیشتر درک می‌کنم این است که زندگی او فقط درباره خرج نکردن پول نیست، بلکه نگرش متفاوتی به دنیا دارد. مثلاً وقتی چیزی را از یک فروشگاه ارزان‌قیمت می‌خریم، ممکن است هزینه کمتری بپردازیم، اما واقعاً این پول کجا می‌رود؟»

برودی هم می‌گوید که حضور نمث زندگی آن‌ها را ساده‌تر اما غنی‌تر کرده است: «ما ساده‌تر از خیلی‌ها زندگی می‌کنیم، اما این سادگی به معنای کمبود نیست. مثلاً به‌ندرت شکلات می‌خوریم، اما وقتی یک فروشگاه محلی تعطیل شد و محصولاتش را به رایگان داد، احساس کردیم که چه نعمت بزرگی نصیب‌مان شده است».

نمث می‌گوید که مخالف استفاده از پول نیست، اما می‌خواهد روش‌هایی پیدا کند که با ارزش‌هایش سازگار باشد. برای مثال، زمانی که نیاز به درمان دندان داشت، تصمیم گرفت کلاس‌هایی برای آموزش تهیه توفو و سرکه سیب از پسماندهای سیب برگزار کند. یکی از دوستانش پیشنهاد کرد که برای تأمین هزینه درمان، یک کمپین GoFundMe راه‌اندازی کند و در ازای کمک‌های مردمی، این آموزش‌ها را به‌عنوان پاداش ارائه دهد.

او همچنین مخالف فناوری نیست. تلفن همراهی که استفاده می‌کند هدیه‌ای از سوی یکی از دوستانش است، اما سیم‌کارت ندارد و برای برقراری تماس و ارسال پیام از وای‌فای خانه استفاده می‌کند. همچنین، در گروه‌های Buy Nothing در فیس‌بوک فعالیت دارد و برای ترویج باغچه اجتماعی شهر لیزمور، که در آن داوطلب است، از این پلتفرم کمک می‌گیرد. البته ماشین ندارد و برای رفت‌وآمد از دوچرخه، پیاده‌روی و گاهی اوقات از روش‌های هم‌سفری رایگا (hitchhiking)  استفاده می‌کند.

در حال حاضر او در حال بازسازی یک کلبه کوچک در حیاط پشتی است تا شب‌ها در آن بخوابد و در نور شمع مطالعه کند. او می‌گوید: «این کلبه خیلی کوچک است، فقط به اندازه یک تخت تک‌نفره و کمی فضای ایستادن. بدون برق و آب جاری.» اما هدفش از این کار، ارتباط دوباره با طبیعت است: «می‌خواهم بیشتر با واقعیت پیوند داشته باشم، با پرندگان، ستاره‌ها، خورشید و باران. احساس می‌کنم زندگی در یک خانه بزرگ مرا از این ارتباط دور کرده است. مثلاً همین چند روز پیش ماه کامل بود و من نزدیک بود آن را از دست بدهم».

برودی می‌گوید که دلتنگ حضور همیشگی نمث در خانه خواهد شد، اما کاملاً از تصمیم دوستش حمایت می‌کند: «من جو را یک پیشگام می‌بینم. او این مسیر را انتخاب کرده تا نشان دهد در دنیای امروز چه اتفاقی در حال رخ دادن است. باور دارم که روزی همه ما مجبور خواهیم شد تا تقریباً مثل او زندگی کنیم؛ ساده‌تر، با مصرف غذاهای محلی، تولید محصولات خانگی و کمک به یکدیگر».

آیا این خبر مفید بود؟
بر اساس رای ۰ نفر از بازدیدکنندگان
دیدگاه
پربازدیدها
آخرین اخبار