آیا کتابهای خودیاری واقعاً مؤثرند؟
صنعت کتابهای خودیاری و انگیزشی هر روز یک محتوای تازه برای عرضه رو میکند. اما آیا این کتابها واقعاً اثربخش هستند.
صنعت کتابهای خودیاری و انگیزشی هر روز یک محتوای تازه برای عرضه رو میکند. اما آیا این کتابها واقعاً اثربخش هستند.
کنفوسیوس و ارسطو دو تن از تأثیرگذارترین فیلسوفان تاریخ هستند. فلسفههای آنها متمایز است، اما آنها شباهتهای خاصی دارند که زمینهساز مقایسه آنها شده است.
گاهی اوقات کتاب ترسناکتر از فیلم است؛ همه این اقتباسهای ترسناک در روی صفحه ترسناکتر از روی پرده هستند!
جستجوی معنای «خوشبختی» همواره نقطه اشتراکی برای اندیشمندان و فیلسوفانی بوده که به دنبال معنا و هدف در پیچیدگیهای زندگی بودهاند. اما فیلسوفان در دورههای گوناگون خوشبختی را به شیوههای مختلفی تفسیر کردهاند. در اینجا به طور مختصر مروری خواهیم داشت بر مهمترین دیدگاههای فلسفی دربارۀ خوشبختی در دورههای مختلف تاریخ فلسفه.
کییرکگور معتقد بود که تا وقتی ما فقط به دیدگاههای علمی، منطقی و انتزاعی نسبت به جهان متکی باشیم، هرگز نمیتوانیم به آن چیزی دست پیدا کنیم که به زندگی فردی ما معنا میبخشد. از نظر او برای پیدا کردن دلیلی برای شروع کردن روز و بلند شدن از تختخواب، ما به نوعی از فلسفه یا اندیشه نیاز داریم که به جای تبیینهای بیطرفانه از واقعیت، دربارۀ زندگی فردی و واقعی انسان حرف بزند و عمق دلهرهها، شورمندیها و شادیهای او را بررسی کند.
کییرکگور، فیلسوف دانمارکی، بیش از هر چیز دربارۀ انسان و زندگی انسانی میاندیشید. یکی از جنبههای این موضوع که توجه او را به خود جلب کرده بود، پارادوکس همیشگی و حلنشدنی میان گذشته و آینده بود؛ اینکه ما فقط گذشته را میتوانیم درک کنیم اما همواره باید به سوی آیندۀ درک نشده پیش برویم.
این اصطلاح نخستین بار در فرانسهی قرن سیزدهم رایج شد؛ در آن زمان ارائۀ یک «شاهکار» شرط لازم برای پذیرش در یک صنف هنری بود.
مجموعهای از دستنوشتههای نیما یوشیج در فرهنگستان زبان و ادب فارسی نگهداری میشود. این اسناد را شراگیم یوشیج، فرزند نیما و به نمایندگی از وارثان نیما، در تاریخ بیست و سوم آبان ۱۳۷۳ به فرهنگستان واگذار کرده است.
نقلقولهای فلسفی سقراط هنوز هم پس از قرنها درسهای ارزشمندی دربارۀ خرد، خوداندیشی، معرفت و خطرات نادانی در بر دارند.
در این ویدئو که مربوط به بزرگداشت جناب شیخ حسین انصاریان است، ایشان خاطره جالبی نقل میکنند که نشان میدهد نحوه برخورد با افراد غیرمقید چگونه میتواند بر روی رفتار و زندگی آنها تاثیر بگذارد.
سارتر مینویسد: «چیزی به عنوان «ذات انسانی» وجود ندارد؛ انسان صرفا وجود دارد و هیچ چیز نیست جز آنچه خودش از خودش میسازد».
سورن کییرکگارد، فیلسوف دانمارکی، در کتاب «مفهوم اضطراب» مینویسد: «اگر انسان یک حیوان یا یک فرشته بود، نمیتوانست در اضطراب باشد. اما از آنجایی که او هم حیوان است و هم فرشته، میتواند در اضطراب باشد و هرچه اضطراب بیشتر باشد، انسان بزرگتر است».
نگاه تماشاگر ابتدا به چشم دختر جوان جلب میشود، سپس به سمت دهان او، بعد به مرواریدی که به گوشش آویزان است و در نهایت دوباره به سمت چشم برمیگردد و همین چرخه تکرار میشود.